ضمن عرض سلام و یک خسته نباشید واقعی خدمت همه ی عزیزان خودم اینکه؛
املاء کلمه "محذورات" به این شکل صحیح می باشد.
محذور:
فرهنگ فارسی معین ( روحشان شاد ) .
( مَ ) [ ع . ] ( اِمف . ) پرهیز شده ، آنچه که از آن دوری کنند.
املاء کلمه "محذورات" به این شکل صحیح می باشد.
محذور:
فرهنگ فارسی معین ( روحشان شاد ) .
( مَ ) [ ع . ] ( اِمف . ) پرهیز شده ، آنچه که از آن دوری کنند.
یعنی فرد در شرایطی قرار گیرد که هیچ راه و چاره ای ندارد
رودربایستی
تنگنا در سریال دودکش😎😎😎🤘
معنی افتادن در جاه بدون راه نجات ، تمام درها بسته است ، هیچ راهی وجود ندارد
یعنی فشاردادن به تنگنا وراه فرارنداشتن
مشکل، سختی، گرفتاری
تهت فشار
در مخمسه قرار گرفتن گرفتار بودن
گرفتار بودن تو مخمسه قرار گرفتن
مخفف کلمه impossible هست به معنی غیر ممکن که شده imposs
هوالعلیم
آمپاس : Impasse : بن بست ؛ حالتی که همه درها به روی شخص بسته میشود. . . .
آمپاس : Impasse : بن بست ؛ حالتی که همه درها به روی شخص بسته میشود. . . .
تنگنا. در منگنه قرار دادن. فشار
امپاس یعنی محدود بودن
تنگنا در سریال دودکش 😂😂😂
Impass در زبان فرانسوی به معنی بن بست است
تنگنا یا فشار
از واژه آلمانی Engpass در فارسی وارد شده که به معنای "تنگنا" میباشد. مترادف انگلیسی آن Bottleneck میباشد.
یعنی فرد در شرایطی قرار گیرد که هیچ راه چاره ای ندارد - گوزپیچ شدن نیز اطلاق میشود
بُن بست، کوچه ای که آخرش بسته است!
انگلیسی: impasse
رُو در رُو بایستی ( رُو در بایستی، رُو در وایسی، رُو در باسی، رُو در واسی ) ، محظور -
آچمَز ( در بازی شطرنج ) ، وَالذاریات، سردرگمی، بین دو راهی گیر افتادن، دو دل بودن -
مخمصه، هَچَل، تنگنا، فشار، محدودیت، هاگیر واگیر!
رُو در رُو بایستی ( رُو در بایستی، رُو در وایسی، رُو در باسی، رُو در واسی ) ، محظور -
آچمَز ( در بازی شطرنج ) ، وَالذاریات، سردرگمی، بین دو راهی گیر افتادن، دو دل بودن -
مخمصه، هَچَل، تنگنا، فشار، محدودیت، هاگیر واگیر!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)