املا کردن


    spell
    dictate

پیشنهاد کاربران

املی کردن. [ اِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) املا کردن :
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر گهی ساری کند املی.
منوچهری
ایجاب کردن

بپرس