امرزش

/~AmorzeS/

    absolution
    forgiveness
    remission
    salvation
    beatitude
    adsolution

فارسی به انگلیسی

امرزش افرین
beatific

مترادف ها

remission (اسم)
تخفیف، عفو، گذشت، خمود، بخشش، امرزش، بهبودی بیماری

remittal (اسم)
عفو، گذشت، بخشش، امرزش

pardon (اسم)
گذشت، پوزش، حکم، بخشش، فرمان عفو، امرزش

پیشنهاد کاربران

مغفرت
هماروانی
غفران . . . . .
در آمرزیدن دو معنا هم زمان مستتر است: مهربانی و زدودن
خطابخشی. [ خ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) آمرزندگی. بخشایندگی. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
آمرزگاری، بخشایش، بخشش، غفران، مغفرت، ترحم

بپرس