asset brownie point charter concession distinction dividend franchise freedom indulgence liberty odds plus prerogative privilege record field goal licence
پرسش :امتیاز طلا در آبادیس را چگونه کسب کنیم. پاسخ:
Plus
شناسه امتیاز: ما یمتاز به الشیء عن غیره برابر پارسی: شناسه
امتیاز به طور کلی عبارت است از برخوردار شدن شخصی خاص یا گروهی از اشخاص از مزیت و حقی که عموم افراد از آن بی بهره اند یا به آن دسترسی ندارند. این اصطلاح در علوم اجتماعی بر حق، مزیت، معافیت یا مصونیت خاصی ( قضایی، اقتصادی یا اجتماعی ) دلالت دارد که از طریق قانون یا عرف به گروه و مقام یا طبقه ای خاص تفویض شده است. متن صفحه. ... [مشاهده متن کامل]
جوهر امتیاز عبارت است از نبودن وظیفه بر عهدهٔ دارندهٔ امتیاز، عبارت است از آزادی از حق یا دعوی در مورد حقی دیگر. امتیاز برخلاف اصطلاح حق، وجود ادعایی صریح در مورد وظیفه ای متقابل یا قرار داشتن چنین وظیفه ای بر عهدهٔ شخص دیگر را بیان نمی کند. بنابارنی چنین استدلال می شود که بسیاری از چیزهایی که مسامحتاً «حق» توصیف شده باید به صورتی درست تر «امتیاز» خوانده شوند.
انسان بالفطره دنبال امتیازات میگرده تا از دیگران متمایز بشه . . . إمتیازات واهی به امتیازات جهنمی تبدیل خواهدشد. "وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ59"ا . . . مُمتاز - تمییز - تَمَیَّزَ - مُمَیَّز - مُمَیِّز - تمایُز - تمایَزَ . . .
امتیاز: چیزی است که دارای مزیت است
امتیاز: هر چیزی که خوبی، لذت یا سودی به دنبال داشته باشد و از روی لطف یا پاداش کوشش فرد به وی داده می شود تا او را از دیگرانی که همتراز وی هستند و از موقعیت پیشین خودش بالاتر ببرد به گونه ای که ویژگی های او را نمایان سازد. ... [مشاهده متن کامل]
واژه امتیاز معادل ابجد 459 تعداد حروف 6 تلفظ 'emtiyāz نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( اِ ) [ ع . ] آواشناسی 'emtiyAz الگوی تکیه WWS شمارگان هجا 3 منبع فرهنگ فارسی عمید
برترداشتی بجای واژه ی از ریشه عربی �امتیاز�، آمیخته واژه ی پارسی �برترداشتی� را پیشنهاد می کنم. ( در واژه نامه ی اینترنتی دهخدا افزوده شد. سوم آذر ماه ۱۳۹۴ ) برگرفته از پی نوشت نوشتاری در پیوند زیر: https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/12/blog - post. html
بانه= امتیاز= بهرگ، هغ ویژه، پروانه، برجستگی، شمار، فرداد، برتری، تمییز برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) . اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) . ... [مشاهده متن کامل]
نویسنده: #مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی #آسانیک گری #چیلو #chilloo #asaniqism #امیرمسعودمسعودی # آسانیکا #asaniq #مهدی - اباسلط راهنمای بهره برداری و اسفایده. ساختار نوشته شدن برابری واژه ها : اسل= ساختگی= اسل های دیگر
شاید این واژه با تمییز ( پاک ) همخانواده باشد ، اگر اینطور باشد ، این واژه ای آریایی است نه سامی ، چون:
واژه آریایی تمیز دارای سه معنا است: الف - بسیار پاک ب - استادانه - ج - تشخیص.
الف - تمیز ( ت=بسیار میز= پاک ) لغت میز که در سنسکریت به شکل medhya मेध्य آمده به معنای پاک clean و لغت tu* که شکل اصلی پیشوند تَ به معنای بزرگ شایسته بهینه سترگ زیاد خوب great - good است و در واژگان تلب - طلب ( لب=تمنا ) و تمیز ( میز=پاک ) و تنز - طنز ( نز=شوخی ) و تَلاش ( لاش=کوشش سخت ) نیز به کار رفته است.
ب - تمیز ( تم ایز=استادانه ) - پیشوند تَم به معنای کامل بسیار ( ضد کم ) و ایز به معنای استادی است. تمیز کار کردن=استادانه کار کردن.
ج - تمیز ( تم ایز=تشخیص ) - پیشوند تَم به معنای کامل بسیار و ایز به معنای حکم دادن و سواکردن چیزها از یکدیگر است.
*پیرس: Khotanese Texts, Volume 7 By Harold Walter Bailey
در پهلوی " بهرگ " برابر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.
امتیاز بگونه ای اجاره دار، دارنده حق ویژه ی بهره داری ازکان یا کالائی نام برده در پیمان نیز هست
برتری در زمینه ی هرگونه هم آوردی ورزشی آنچه در زبان انگلیسی competition خوانده میشود
آوانس
داشت آن
از ماده نیز در باب افتعال و به معنای جدا کردن و برتری است.
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: پَوان ( کردی ) یاسْدا ( کردی: له یاسادا ) جیاوَک ( کردی ) تاژیار ( کردی: تازیاری )