دیکشنری
مترجم
بپرس
امتناع ورزیدن
balk
دنبال کنید
مترادف ها
balk
(فعل)
طفره رفتن از، مانع شدن، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن، مانع رشدونموشدن
پیشنهاد کاربران
کناره جستن از . . . . . . . . . . . . .
اباداشتن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها