اروین
امتحان: انجام دادن کار یا کارهایی برای شناخت دانش، ارزش، شایستگی یا ویژگی های کسی یا چیزی؛ و یا درخواست کاری از کسی و یا گذاشتن او در شرایطی برای نشان دادن میزان دانش، شایستگی یا ایمان او به خودش برای تشویق او به کوشش برای دستیابی به دانش، ارزش و شایستگی بیشتر و دادن جایگاهی به او بالاتر از آن چه که هست.
... [مشاهده متن کامل]
( le petit Robert 1 )
همتای پارسی این واژه ی عربی این است: دادیس ( پهلوی: دادِس dādes ) .
رَوَن
واژه امتحان
معادل ابجد 500
تعداد حروف 6
تلفظ 'emtehān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( اِ تِ ) [ ع . ]
آواشناسی 'emtehAn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان عامیانه
امتحن: اِمتحان در اصل به معنای ذوب کردن طلا و نقره و گرفتن ناخالصی آن است. مراد از امتحان در این آیه عادت دادن است یعنی آنان کسانی اند که خدا قلوبشان را به تقوی عادت داده است
کسیکه "الله" قبول ندارد؛ دیگه إمتحان وبلاء برایش معنی ندارد.
ودنیارا إذعان خود میشه. ( کلّ زمین فانی را مال خود میشه ) .
آروند
آزمون/ تست/کنکور/برسی/آزمایش/
مثل امتحانات نهایی که جون میدم براش🥵
آزمون، آزمایش
ازمون. . . . . تست . . . ازمایش . . . . . .
سنجش. . پرسش. . آزمایش. . ارزیابی . . برآورد. .
آروین
آزمایش، آزمون، تجربه، تست، کنکور، مسابقه، بررسی، معاینه، وارسی، رون
امتحان کلمه ای عربی و هم خانواده با کلمه های مِحنت ( رنج ) مِحَن ( رنجها ) می باشد . این کلمه به معنی قبول و تحمل رنج می باشد و مترادف با کلمه آزمون و آزمایش فارسی بکار می رود.
امتحان به ترکی: سیناق، ایمتَحان
امتحان:قبول رنج کردن
( ( لا ابالی وار با تیغ و سنان
می نمایی دار و گیر و امتحان ) )
( مثنوی مولوی ، دفتر 3 ، محمد استعلامی ، چاپ اول 1363، ص 369 )
Exam
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)