اماسیدن


    inflame
    swell

پیشنهاد کاربران

خیز افتادن. [ اُ دَ ] ( مص مرکب ) ورم کردن. آماس کردن. آماه کردن. متورم شدن. خیزآوردن. ( یادداشت مؤلف ) .
سَبب ورم کردن می شه آماساندن.
ورم کردن ( آ )
سبب ورم شدن ( ن )

بپرس