اماده سازی

/~AmAdesAzi/

    equipment
    homework
    preparation
    provision

فارسی به انگلیسی

اماده سازی برای جنگ
armament

اماده سازی برای چاپ
redaction

اماده سازی قبل از ورزش
warm-up

مترادف ها

preparation (اسم)
تعبیه، تمهید، امایش، امادگی، تهیه، تدارک، اماده سازی، تهیه مقدمات، پستایش، امادش، اقدام مقدماتی

پیشنهاد کاربران

دیباچه کاری. آماده گری. آماده کاری. آماده وری. آماده ورزی. آماده ورزیگری. آماده وریگری. دیباچه گری. دیباچه وری. دیباچه ورزی. دیباچه کاری. دیباچک. آمادک. دیباچکایی. آمادکایی. آمادور. آمادوری. آمادورز. آمادورزی. آمادوریگری. آمادورزیگری. آمادورزیگرایی. آمادوریگرایی. ( آمادایی#نامادایی ) . =آمده سازی.
مس
تمرین
تمرینات
افنبوکف گ
مککو
آماده سازی: [ اصطلاح کتابداری]انجام کارهای جاری برای گذاشتن کتاب در قفسه ( مانند: مهر زدن - برچسب زدن - شماره بازیابی - چسباندن جیب کتاب - روکش کتاب - . . . )
Warm - up