preparation (اسم)تعبیه، تمهید، امایش، امادگی، تهیه، تدارک، اماده سازی، تهیه مقدمات، پستایش، امادش، اقدام مقدماتی
دیباچه کاری. آماده گری. آماده کاری. آماده وری. آماده ورزی. آماده ورزیگری. آماده وریگری. دیباچه گری. دیباچه وری. دیباچه ورزی. دیباچه کاری. دیباچک. آمادک. دیباچکایی. آمادکایی. آمادور. آمادوری. آمادورز. آمادورزی. آمادوریگری. آمادورزیگری. آمادورزیگرایی. آمادوریگرایی. ( آمادایی#نامادایی ) . =آمده سازی.مستمرینتمریناتافنبوکف گمککوآماده سازی: [ اصطلاح کتابداری]انجام کارهای جاری برای گذاشتن کتاب در قفسه ( مانند: مهر زدن - برچسب زدن - شماره بازیابی - چسباندن جیب کتاب - روکش کتاب - . . . )Warm - up+ عکس و لینک