الیم
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
الیم. [ اَ ] ( ع ص ) دردگین. ( منتهی الارب ) . الم ناک. دردناک. دردآور. موجِع. مانند سمیع بمعنی مُسمِع. ( از اقرب الموارد ) .
- عذاب الیم ؛ عذابی که دردرسانی آن بغایت رسیده باشد، بطریق مبالغه است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
- عذاب الیم ؛ عذابی که دردرسانی آن بغایت رسیده باشد، بطریق مبالغه است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
آلیم:در زبان مغولی به معنی سیب است
دردناک
درد آور
رنج اور
درد آور
رنج اور
دردناک - دردآور