to infinity
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
اصلی، حیوانی، ذاتی، اساسی، بنیانی، الی، عضوی، سازمانی، موثر درساختمان اندام، اندام دار، وابسته به شیمی الی، وابسته به موجود الی
پیشنهاد کاربران
لا إلی إلّا إلی اللهِ
سوی بجز به سمت الله وجود ندارد.
همه بسوی الله حُجاج هستند.
قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری
... [مشاهده متن کامل]
ثُمَّ إِلی رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ164
سوی بجز به سمت الله وجود ندارد.
همه بسوی الله حُجاج هستند.
قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری
... [مشاهده متن کامل]
ثُمَّ إِلی رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ
فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ164
من شنیدم اگه خواب میبینی که یکی فوت کردی یا بلای سرش اومده به کسی بگی ممکن است به حقیقت تبدیل بشه
من شنیدم اگر خواب میبینه که کسی فوت کردی نباید به کسی بگه چون به حقیقت تبدیل میشه
آلی: ۱. ( رسمی، پزشکی ) ( وابسته به ) هرکدام از اندامهای تَن، اندامی، تَنپارەای ۲. ( وابسته به ) اندامهای هستندەیِ زنده ۳. دارای اندامها یا بخشهایِ گوناگون ۴. ( کیمیا ) آلی، زیویک، سیژومند ۵. [زندگی و
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دیگری] ( وابسته به ) زنده گان/جانداران، ( وابسته به ) هستندگانِ زنده ۶. [کشاورزی، کِشت، فرآورده] ناکیمیایی، خودروییده، خودپرورده، سرشتین، سرشتزا، ناب، زیستگاهی
ریشه کلمه یولون و ایلاء به معنی مطلق سوگند و قسم
کربن و ترکیبات
در زمان به معنای ( تا ) ، ( تا زمانی ) می باشد.
برای مثال ساعات کاری از 8 الی 16 است
که به معنای ساعت کاری از 8 صبح تا 16 بعدازظهر هستش.
برای مثال ساعات کاری از 8 الی 16 است
که به معنای ساعت کاری از 8 صبح تا 16 بعدازظهر هستش.
به سوی
زیست پایه، تن مایه ای
بادرود
بادرود
تا زمانی که
به. به سوی
بر
ارگانیک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)