الکترون

/~elekteron/

    electron

فارسی به انگلیسی

الکترون شناسانه
electronic

الکترون شناسی
electronic, electronics

مترادف ها

electron (اسم)
الکترون

پیشنهاد کاربران

از دید من واژه کهربک ( پدید آمده از کهربا و پسوند کوچک ساز ) که دوستان در میان آوردند بسیار زیباست و توانایی واژه سازی فراوانی دارد. برای نمونه کهربک برابر با الکترون است و پادکهربک برابر با نوترون است. ریزه ای که از دید بار در رویارویی با الکترون کهربک است.
...
[مشاهده متن کامل]

بی کهربک برابر با نوترون چرا که هیچ باری ندارد.
و کهربک واره برابر با پوزیترون چرا که با کهربک همگونی دارد گرچه با گوناگونی اندک.

به نظرم واژه کهربک برای الکترون که دوستان گفتن بسیار زیباست و از آن می توان پادکهربک:پروتون ، بی کهربک: نوترون و کهربک واره:پوزیترون را ساخت
الکترون ( Electron )
ذره ای با بار منفی که در اطراف هسته می چرخه. درگیر شدن یا نشدن این الکترون ها در واکنش های شیمیایی باعث تولید پیوندهای شیمیایی می شه.
کهرُبَک = ( کهربا ک ) ( kahrobak )
( " فرووزن: پروتن ". " پروتن: وزن " " فراوزن :الکترون " )
رخشیزه
ارجمندترین و عزیزان، دانش الکتریسیته برای این سرزمین یعنی ایران است، بی شک خودتان تا به حال نام پیل اشکانی را شنیده اید، به جای این کار ما باید به دنبال کتیبه و نوشته های از دوران گذشته باشیم که این واژه را در بر داشته باشد تا ما نیز از آم استفاده کنیم.
بَرتَراز
کلمه Elect یعنی :
برگزیده و یا عصاره و جوهر ( بر، سر، گزین )
معنای واژه Tronیعنی :
تَراز یا افزار تعامل و سامان و مایه
معادل پارسی "Electron"
میتونه " بَرتَراز " باشه
از این پارسی تر نمیشه !
الکترون
الکترون = آدِرَخش
الکترونیک = آدِرَخشینه
الکترونیکی = آدِرَخشینِگی
با این پیشنهاد کمر غلامعلی حدادعادل رو شکستی
جن که عربیه اخه
ما داریم تصفیه می کنیم عربی رو
ریزجِنّ
پیشنهاد می کنم که در فرهنگنامه های اسلامی از این پس بجای واژه ی از ریشه لاتینی �الکترون� از آمیخته واژه ی �ریزجِنّ� که بخوبی پیوندِ فرهنگ ایرانی و فرهنگ قرآنی را به نمایش می نهد، سود برده تا از �نفوذ استکبار جهانی� در �پایگاه ائمه اطهار� کاسته شود.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از پی نوشت نوشتاری در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر یکم اسپند ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/02/blog - post_20. html

الکترون
رَخشَک، رَخشین، اَرَخشانه، اَرَخشون، رَخشون
دِرَخشَک، دِرَخشون
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)