الودن


    to contaminate
    defile
    infect
    pollute
    smear
    to taint
    befoul
    besmear
    to contaminats

مترادف ها

imbrue (فعل)
جذب کردن، الودن، تر کردن، الوده کردن، اغشتن، اشباع کردن

bedaub (فعل)
الودن، ملوی کردن، اندودن، رنگ کردن

spatter (فعل)
الودن، پاشیدن، ترشح کردن

besmear (فعل)
الودن، ملوی کردن، اندودن، رنگ کردن، کثیف کردن

contaminate (فعل)
الودن، ملوی کردن، سرایت دادن، عفونی کردن

gaum (فعل)
الودن، لکه دار کردن، لک کردن، اغشتن

pollute (فعل)
الودن، ملوی کردن، نجس کردن

smear (فعل)
الودن، لکه دار کردن، اغشتن

tincture (فعل)
الودن، رنگ زدن

maculate (فعل)
الودن، لکه دار کردن، بی عفت کردن

پیشنهاد کاربران

آلودن در سنسکریت آلود Alud به معنی از خالصی در آوردن، آمیختن چیزی با چیز دیگر می باشد. که در پهلوی پسوند مصدری تن و دن به آن افزوده شده است.
یک واژه با ریشه لاتین lud برگرفته از واژه لاتین lutum به معنی mud یعنی گل ، لجن می باشد
ریشه lut برگفته از شکل کوتاه شده lu از واژه ترکی lugh ( لوغ ) یا lıgh ( لئغ ) به معنی لجن ، آب گل آلود , آب مخلوط با فضولات معادل واژگان انگلیسی mash , slush , dung water و. . . می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

افعال زیر از این ریشه در ترکی موجود می باشد
لئغلانماق = گل آلود شدن ، کثیف شدن ، مکدر شدن آب و. . . .
لیللَنمَک = کثیف و مکدر شدن
و. . .
آلودن و پالودن هر دو مصدر جعلی دست دوم می باشند

آلوده کردن ( ب )

بپرس