النگو: این نام در سنسکریت آنوکه ānkua ( با او کشیده ) ( دستبند زرین، زیور زرد، جواهر طلایی ) و در اوستایی انکو anku با همان معنی سنسکریت می باشد.
پیوستِ دیدگاههای پیشین: واژه " النگو" از 1 - اَل 2 - اَنکو ( انگو ) به چمِ "دستبند" از کارواژه ( ang/ank ) در زبانِ اوستایی به چمِ "خم کردن، پیچاندن" و همریشه با ( angle ) در زبانهای اروپایی ( اشاره شده در بالا ) ساخته شده است.
محمد حسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، پوشینۀ ( جلد ) نخست، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، رویۀ ( صفحۀ ) ۲۶۴
النگو کلمه ای تورکی است که از دو جزئ الن به معنی به دست و گی به معنی بر تن کن ترکیب شده است و معنی ان بر دست کن می شود
النگو به تورکی = بیلرزیک
( واژه النگو واژه ای پارسی است ) : ریشه واژه ( النگو ) از ( اَنکو ) در زبان اوستایی گرفته شده است که واژه ( اَنک یا اَنگ ) در زبان اوستایی به چم و معنایِ ( خم کردن، پیچاندن ) بوده است؛ ( واژه ( angle ) در زبان انگلیسی با واژه ( اَنگ یا اَنک ) در زبان اوستایی از یک بُن و ریشه است ) . ... [مشاهده متن کامل]
چنانکه در رویه 54 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) آمده است:
واژه ( النگو ) در زبان اوستایی به دیسه یِ ( اَنکو ) واگویی می شده است؛چنانکه در رویه 55 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) آمده است:
استوار
النگو alangoo دست پوش زن ، النگو کلمه ای است فارسی که از النگون یا اولنگون یا آودلوزون یا آویزون که همگی معنی آویزان دارند ، گرفته شده ، در گویش شهربابکی به آن هم النگو وهم ایاره گفته می شود
چوری
النگو از کلمه ی ال ( دست ) گو/گی ( چیزی کهپوشش می دهد ) النگو، بیلزیگ، قولباق النگو کلمه ای است ترکی با تشکر
یاره
ایاره
بااینکه النگو کلمه ای تورکی است، با این حال قول باغ ( باق ) هم می گویند. اما بیلر زیک بیشتر متدوال است. ( با توجه به تجربه طلاسازی بنده ) bilərzik s�z�n�n leksik mənası və izahı 1 is. 1. Qadınların yaraşıq ���n biləklərinə taxdıqları g�m�ş, qızıl və s. - dən qayrılmış halqa; qolbaq. Qızıl bilərziklər, mina sırğalar; Biləkdən a�ılar, qulaqdan �ıxar. M. S. Ordubadi. 2. x�s. �ənbər, qurşaq. Qazıma boruları, onların bilərzikləri, ağır borular “D” və “E” markalı marten poladından hazırlanır. Quliyev. ... [مشاهده متن کامل]
و اما اتیمولوژی صحیح بیلرزیک یا بیلَک ( ساعد ) اؤزؤکی ( انگشتر ) یعنی انگشتری برای ساعد البته اؤزؤک ( �z�y ) درست است که به معنی انگشتر فارسی؟ است، ولی اشاره به انگشت در معادل تورکی اوزوک وجود ندارد و در اینجا مراد یک شی زینتی است که در کلمه انگشتر توضیح داده خواهد شد. bilərzik s�z�n�n etimologiyası 1 �zbək dilində bilək�z�k kimi işlədilir, “bilək �z�y�” deməkdir. �z�k bar�maq�da, bilərzik biləkdə, bazubənd isə qolun qarı hissəsində ( �iyinlə dirsək ara�sında ) olur. Deməli, �� �z�y� fərqləndimək ���n �z�k, bilərzik, bazubənd s�zləri işlədilib ( sonuncu s�z alınmadır ) . ( Bəşir Əhmədov. Etimologiya l�ğəti )
ابرنج
النگو از " اَل" به معنی دست و " گی" یعنی پوش. که ی به واو تبدیل شده، واژه ای ترکی است در ترکی قولباق هم میگویند.
در گویش مشهدی به النگو میگن چوری و به گردن بند میگن خفتی
ال در ترکی به معنی دست و نون آخر نسبتدادن به فردیا مصروف ، و نهایتا شده الن و گی به معنی پوش یا پوشش هست.
اَلَنگو در زبان آذری می شود " قولباق "
در گویش مرکزی ایران ( میبدی ) : ایاره شبیه دستیاره و یاره در گویش های دیگر. احتمالا النگو در اصل آونگ و: آونگو بوده است که �واو� به �لام� تصحیف شده است و واژه �آونگو� درست شده است و بعد النگو شده.
ابرنجن
شیئ ای زیبا در دوران قدیم استفاده میشده در این دوران هم است