اتصال، خط اتصال، الحاق، پیوستگی، مفصل، ربط، درزگاه
supplement(اسم)
ضمیمه، الحاق، هم اورد، لاحقه، متمم، مکمل، زاویه مکمل، پس اورد
addendum(اسم)
افزایش، ضمیمه، ذیل، الحاق
union(اسم)
اتصال، اتحاد، بهم پیوستگی، الحاق، پیوستگی، اجتماع، وصلت، انجمن، ائتلاف، اتحادیه، پیوند، اتحاد و اتفاق، یگانگی وحدت، اشتراک منافع
interpolation(اسم)
الحاق، درج
incorporation(اسم)
اتصال، جا دادن، اتحاد، الحاق، پیوستگی، تلفیق، ادخال، یکی سازی ترکیب، یکی شدنی، ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
concatenation(اسم)
الحاق، سلسله، تسلسل
insertion(اسم)
الحاق، جوف گذاری، درج تصادفی
adhesion(اسم)
توافق، رضایت، الحاق، چسبیدن، طرفداری، الصاق، دوسیدگی، چسبیدگی، انضمام، قبول عضویت، کشش سطحی، همبستگی، الحاق دولتی به یک پیمان
adjunction(اسم)
افزایش، ضمیمه، الحاق، مشاع سازی
joinder(اسم)
اتفاق، الحاق، پیوستگی
subjunction(اسم)
الحاق، افزایش در پایان، چیز اضافه شده
پیشنهاد کاربران
الحاق. [ اِ ] ( ع مص ) دررسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ) ( آنندراج ) ( ترجمان علامه تهذیب عادل ) . رسیدن. ( منتهی الارب ) . پیوستن به آخر چیزی. ( از آنندراج ) . ادراک. لَحق. لَحاق. ( از اقرب الموارد ) . رسیدگی و وصول. رسیدن به کسی یا به چیزی. پیوستگی و اتصال. چسبیدگی و التصاق و منضم شدن. ( ناظم الاطباء ) . || دررسانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ) ( ترجمان علامه تهذیب عادل ) . رسانیدن و درچفسانیدن. ( منتهی الارب ) . پیرو کردن چیزی به چیزی و رسانیدن و پیوستن بدان. ( از اقرب الموارد ) . وابستن به چیزی. ( ازآنندراج ) . ملحق کردن. پیوستن : وألحقه بآبائه الخلفاءالراشدین. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300 ) . ... [مشاهده متن کامل]
- الحاق افتادن به. . . ؛ پیوستن. منضم شدن. ملحق شدن : و آنچه از جهة پارسیان بدان الحاق افتاده است شش باب است. ( کلیله و دمنه ) . منبع. لغت نامه دهخدا
همتای فارسی🇮🇷 واژه انگلیسی paste و عربی الحاق و ضمیمه ∆ پیوست، پی بست، پینوشت، واپی، افزار، افزونه، هموند، چسبار
پیوستن برابر پارسی یاد شده ی �پیوست� در بالا نارساست.
در زمانی که شما عنوان میکنید این شخص ، این مال، این زمین ملحق شده و یا الحاق پیدا کرده. الحاق هیچ گونه اجباری همراه ندارد و شما با میل خود این عمل را انجام داده اید. در زمان قرار داد به کلمه الحاق یا تصرف. دقت کنید
پیوند دادن ایجاد اتصال نمودن پیوستگی بخشیدن
الحاق: [اصطلاح نظامی] واژهای است مورد استفاده در جنگ و عملیاتی که به پیوستن یگانها و نیروها به یگان دیگر اطلاق میشود. الحاق عملی است ظریف و بایستی سعی گردد دو یگان به عدههای خودی آسیب نرسانند. دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )