الباقی

/~AlbAqi/

مترادف ها

rest (اسم)
سامان، استراحت، اسایش، نتیجه، باقی، باقی مانده، تکیه، رستی، بقایا، فراغت، تجدید قوا، سایرین، دیگران، الباقی، موقعیت سکون

پیشنهاد کاربران

ته مانده
سوایر. [ س َ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ سایرة : امثله توقیعات او در اقطار جهان چون سوایر امثال و شوارد اشعار منتشر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ) . رجوع به سائر شود.
یعنی جاودانگی خدا
فلاسفه وعرفا معتقدند ازخدای الباقی زوال، نمی خیزد، بقای بدن آدم دلیل نمی خواهداما زوال و پیر شدنش بی دلیل نیست.

بپرس