gear (اسم)لوازم، اسباب، جامه، پوشش، دنده، چرخ دنده، افزار، ادوات، الات، مجموع چرخهای دندهدار، چرخ دنده دار
آلاَتدل و روده در زبان ملکی گالی بشکرددر زبان مازندرانی به زمین های مجاور جنگل اِلات می گویندساز و برگابزارها، جمع آلت.این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:یانْتان، یانتاس ( یانت از سنسکریت: یانترَ= آلت + «ان، اس» ) آمیران ( آمیر= آلت؛ کردی + «ان، اس» ) پَداتان، پَداتاس ( پدات از سنسکریت: پَدهاتی= آلت + «ان، اس» ) ... [مشاهده متن کامل] هِتوکان، هتوکاس ( هتوک از سنسکریت: هِتوکَ= آلت + «ان، اس» ) «اس» پسوند اوپ ( = جمع ) در سنسکریت بوده است+ عکس و لینک