اقرب. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) نزدیکتر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . قریب تر. ( غیاث اللغات ) . خویش نزدیکتر. ( مهذب الاسماء ) . ج ، اقربون. اقارب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : و نحن اقرب الیه من حبل الورید. ( قرآن 16/50 ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
خویشاوندانی که از سایر خویشاوندان به متوفی نزدیک تر است.
نزدیک