اقباض. [ اِ ] ( ع مص ) قبضه ساختن شمشیر و جز آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . شمشیر و کارد را دسته کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغة ) . || در تداول ، داد و ستد قبض در معاملات. ( ناظم الاطباء ) .
... [مشاهده متن کامل]
- قبض و اقباض کردن ؛ قبض دادن و قبض گرفتن. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
- قبض و اقباض کردن ؛ قبض دادن و قبض گرفتن. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
اقباض : تسلیم کردن و تحویل دادن مورد معامله به طرف یا نماینده یا قایم مقام او
قبض: تحویل گرفتن
اقباض: تحویل دادن
اقباض: تحویل دادن
قبض تحت ید در آوردن و اقباض به ید دادن است
تحویل دادن
در حقوق به معنی تحویل مورد تعهد به متعهدله هست ( دادن )
قبض:تحویل دادن
اقباض:تحویل گرفتن
اقباض:تحویل گرفتن
به تصرف دادن موضوع عقد .
در عقود عینی مانند عقد رهن و عقد وقف و مانند آن علاوه بر شرایط صحت معامله موضوع ماده 190 ق. م. قبض شرط است و با قبض و اقباض عقد تشکیل می شود.
در عقود عینی مانند عقد رهن و عقد وقف و مانند آن علاوه بر شرایط صحت معامله موضوع ماده 190 ق. م. قبض شرط است و با قبض و اقباض عقد تشکیل می شود.
تسلیم، تحویل، اصطلاحاً تحویل مورد معامله است به طرف عقد.
به تصرف دادن
به تصرف کسی در آوردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)