افگانه


    abortive child

پیشنهاد کاربران

آف در واقع آب است، فارس ها از شنیدن صدای رودخانه و بر خورد قطرات بر آب این صدا را برای آن وجود وضع کردند
گان و کان در حقیقت خون است، واو خون به الف مبدل شده بخاطر قربت مخرج تلفظ
گاف و کاف مخرج تلفظشان نزدیک خاء است، برای همین خاء به آندو مبدل شده. مانند واو نسبت به باء و فاء نسبت به باء در آب آف آو که هرسه حرف دومشان تغییر ایجاد شده
...
[مشاهده متن کامل]

خون از صدای حرکت چاغو بر پوست یا صدای ناخون بر پوست ایجاد شده، و پارس ها بر این اساس این کلمه را وضع کرده اند.
هاء آخر آفگانه یا آفکانه به معنی هست است.
افکانه به سقط جنین دو تا سه ماهه می گویند، در آن زمان هم آن خون لخته همان علق در قرآن است.

موجودی نارس، انسان سقط شده از رحم طبیعت
تا چند در این خرابه گلخن
با شب پرگان آفگانه
حسن زاده آملی
افگانگی :سقط
افگانه: کودک سقط شده
نگاه شود به سقط
در زبان آذری به کودک سقط شده "تؤشؤک" به معنی "افتاده" گفته می شود
هو
جنین نارس ، جنین سقط شده است.
افگانه کردن یعنی سقط جنین کردن.

بپرس