افول

/~oful/

    comedown
    ebb
    eclipse
    twilight
    wane
    setting (of stars)

فارسی به انگلیسی

افول کردن
ebb, sink, wane, to set

مترادف ها

wane (اسم)
افول، کم و کاستی

cadence (اسم)
هم اهنگی، اهنگ، وزن، افول

sunset (اسم)
افول، غروب، مغرب، غروب افتاب

پیشنهاد کاربران

پس رفت
اُفول: ١. ناپدیدی، ناپدیدشدگی؛ نابودی، نابودشدگی، فروپاشی، فروپاشیدگی ٢. ناپدیدیِ ستاره، فروروی، فرورفت، فرونشست، فروشد، فروکش، پایین رفت، پایینروی
برای افول معانی زیاد هست اما اصل این معنی به ( بچه شتر و گاو که از شیر گرفته شده و لاغر شده می گویند )
فروروی
فرو پاشیدن. ناپدید کردن.
نابود شدن
نابودی
اُفول
فُرونِشَست ، فُروکِشید ، فُروخُفت ، زیرآمَد ، فُرورَفت
خاموشی. . . . غروب. . . . سرازیری. . . . . شکست. . . .
فروکش

بپرس