افسانه

/~afsAne/

    fable
    legend
    myth
    by - word

فارسی به انگلیسی

افسانه پرداز
fabulist

افسانه زدایی کردن
demythologize

افسانه سازی کردن
confabulate

افسانه گو
story-teller

افسانه مانند
fabulous, legendary

مترادف ها

tale (اسم)
حساب، شرح، حکایت، داستان، جمع، چغلی، روایت، افسانه، قصه

fiction (اسم)
داستان، بهانه، خیال، اختراع، دروغ، وهم، افسانه، جعل، قصه

make-believe (اسم)
تظاهر، وانمود، افسانه، قصه

fable (اسم)
داستان، حکایت اخلاقی، دروغ، افسانه، موضوع

romance (اسم)
افسانه، داستان عاشقانه، رمان، کتاب رمان

figment (اسم)
خیال، اختراع، وهم، افسانه، سخن جعلی

legend (اسم)
شرح، خط، نقش، افسانه، نوشته روی سکه ومدال، علائم و اختصارات

myth (اسم)
افسانه، اسطوره

mythos (اسم)
افسانه، علم اساطیر

penelope (اسم)
افسانه

پیشنهاد کاربران

افسانه یعنی زنی که از زیبایی زیاد غیر واقعی و خیالی به نظر می رسد!
نام مادر من که خیلی دوستش دارم. . . . . . ♡
افسانه یعنی داستان بسیارزیبا.
افسانه یعنی داستان بسیارزیبا
من واقعا از تعرف ها
همگی شما لذت بردم و افتخار میکنم
که اسمم افسانه هست
که اسم مثل ملکه ای از زیبایی ها یاد شده
💖👑
من از تعریف های زیباتون
درباره اسم افسانه
واقعا به اسمم و خودم افتخار میکنم
که اسمم افسانه ملکه از زیبایی ها
یاد شده است 💖
تمثیل، حدیث،
مشهور، نامی، شهرت یافته، ضرب المثل وعبرت شده
سخن دروغ وبیهوده
افسانه ساز کرد یعنی بهانه آورد که . . .
متل
افروز - - - - > فروز
افراز - - - - - >فراز
افشان - - - >فشان
افسر - - - - >فسر ( که این نمونه در زبان اریایی بکار نرفته یا من ندیده ام تا کنون )
افسان - - - >فسان
که در همه اینها اف = آپ یا Up لاتین بوده که در آفتاب هم میبینیم ( آپتاب = چیزی که از بالا بر ما میتابد )
...
[مشاهده متن کامل]

پس ف در سر همه واژه هایی که گفته شد نشان اف یا بالایی ست و در افسانه نیز به سان بالا اشاره دارد و سان همان نمونه یا مثل است و افسانه = نمونه یا مثال اغراق آمیز یا رخدادی تاریخی که در فکر بیادگار میماند ( به دال اینکه رخداد بزرگی بوده و به یادگار ماند ) .
افشردن = فشردن ( شر دادن یا جاری کردن بسیار ) واژه فشار همان افشار هست و افشار = بسیار جاری و ساری شده و ساری همان شاری ست که در ابشار هم به چم آب جاری شده میبینیم که میتواند گذشته آن اَفشار بوده باشد که به آبشار هیخته شده باشد
آبشار = اب ساری ( شارش و جریان هم از همین گونه دگر ریخته شده اند ) شده
اَفشار = بالا و بسیار شار شده = جریان یافته
آبادیس لطفا پخش کنید. . .

قُصه ( فارسی ) :افسانه، خرافه، دروغ گفتن، . . .
قِصّة ( واژه قرآنی ) : خبر یقین قابل تبیان وإثبات، وقائع وحوادث واقعی.
ردپا کردن تا به رسیدن به اصل ماجرا.
قَصّ: نقل خبر موثق وحقیقی واتفاقات گذشت یا در حال وقوع.
...
[مشاهده متن کامل]

"إن الحکم الا لله یقصُّ الحقّ و هو خیر الفاصلین"
"ألم یأتکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی‏"
"و رسلاً قد قصصناهم علیک من قبل"
"ان هذا لهو القصص الحق"
"فلنقصّن علیهم بعلم و ما کنا غائبین"
"یا بنی‏ آدم اما یأتینّکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی"
دو معنی با 180 درجه تفاوت!
به واژه "قصی، تقصّی، . . . " رجوع کنید.
قُصاصات با قصّة ارتباط ندارد.

افسانه و افسون
دختر زیبا، با احساس، مغرور و درونگرا. . . . .
افسانه یعنی دور از ذهن انسان چیزی که از ذهن مردم پاک شده و او را دروغ می پندارند
اسم عمه ی من افسانه هست
افسانه در واژه نام به معنی مظهر زیبایی و شکوه برای یک خانم که دست نیافتنی است
مثل عشق زندگی من که دست نیافتنی بود و به دستش اوردم و شک ندارم که خوشبختش میکنم
درکل مواظب افسانه ها باشیدخیلی شبیه اسمشونن
افسان و افسانه و افسون نیز امده
از نفس سخن کم جو در مجلس جانبازی
بر تارک بی نفسی فرموده دل افسان ساز.
سنائی
- هزارافسان ؛ هزار افسانه
هزار و ده صفت از هفتخوان و روئین دژ
فزون شنیدم و خواندم من از هزارافسان .
قطران
مهربون و ساده و بی ریا و دلسوز علاقه به رویا پرداز محکم رو هدفاش ایستاده
افسانه یعنی داستان عشقی دیوانه وار. . یعنی عاشق و مهربون و زیبا
زیبای دست نیافتنی رویا وتخیل دل انگیز
اسم همسرزیباوعشق من هم افسانه است که خیلی دوسش دارم.
دست نیافتنی ، عشق من همسر عزیزم ولی من بدستش آوردم 😗
دور از انتظار
Myth - legend
Legend بیشتر برای اشخاص بکار میره مثلا :
Bruce lee, michael Jackson, Albert Einstein, Nikola Tesla, 2pac, Leonardo Da vinci, Lionel messi, Cristiano, Pele, Michael jordan, Heath Ledger and others. . . . . they all are legends
...
[مشاهده متن کامل]

Myth بیشتر مربوط به داستان هاست
مثال myth city
ولی خب هر دو میشن افسانه

افسانه یعنی دختری که از زیبایی بی نظیر و غیر واقعی به نظر میاد افسانه یعنی داستان و اسراری که درک نمیشه و غیر واقعی به نظر میاد. افسانه اسم عجیبیه و پیچیده
یعنی زن ساحره و افسونگر یعنی دنیایی که برای ما غیر معموله و خیلی چیزها
افسانه ببند لاشا دیگه
افسانه یعنی حکایت دروغ
افسانه ها زیباو پر رمزو رازن
از اینکه اسمت افسانه است افتخار کن
داستان، قصّه
دست نیافتنی
به معنی خیالاتی، پس زدن عشق واقعی و به دنبال مرد ثروتمند رفتن

زیبایی غیر باورکردنی
خوشحالی یعنی یک افسانه باشی با دنیای از رویا ها
پژواک رویاگونه
اسطوره
چیزی که نه رویاست نه واقعیت نه خیال چیزیه که دوست دارن باورش کنن اگه چه راست یا دروغ
یعنی رویای زیبا
دست نیافتنی
و همینطور اسم مادر مهربانم
افسانه یعنی داستان دست نیافتنی وقصه
😇❤😛😍
افسانه یعنی داستان و قصه ای که واقعیت نداره و به معنی دست نیافتنی هم هست
دختر خیالاتی که برای خود داستان پردازی رابطه ی انجام میدهد اغلب این نوع افکار را امروزه هرزگی فکری خیالاتی گویند
داستان
Close your hole
جا سوراخیتو ببند
یه رویا. . غیرممکن
افسانه دروغ نیست, رویا نیست , داستان نیست . . . . . واقعیته❤❤
افسانه یعنی داستان قصه این اسم خیلی زیبا وبی نظیره
به معنای مشهور هم میباشد.
کلمه افسونه در زبان لری بختیاری
به معنی آرزوی دست نیافتنی . داستان .
. دوست داشتن کسی از ته دل و باور نکردن عشق از سوی معشوق به خاطر
بی پولی ( عشق::پول )

رویای دست نیافتنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٦)

بپرس