اوسار با تلفظ او شبیه او در جور عربی به معنی ظلم و ستم، ریخت دیگر واژه افسار که در گویش دشتی به کار میرود و به افسار گویند
پالهنگ
اَفسار - ریسمان یا بَندی است که به دهن اسب ( دهنه ) می بندند و با آن اسب را مهار می کنند به اوستایی: آخنا ( āxna ) از ستاک اوستایی انک ( ank، anč ) و انگ ( ang ) گرفته شده است: پیچاندن، خماندن، کج کردن، نیشگون گرفتن ... [مشاهده متن کامل]
واژه انگلیسی angle هم از واژه انگ پارسی برگفته است! اوشت ( ušt ) یا اوشتن: پسوند دارندگی و همراهی اوستایی واژه انگشت ( angušta ) هم از این واژه گرفته شده است همچنین واژه ترکی اَلنگو هم از این واژه وام گرفته شده است: انکو، انگو: دستبند، مچ بند، پابند ( زیور ) به مانند واژه اوستایی: anku paesemna ( مچ بند آراسته، النگو و زیورآلات آویزان کرده ) بخشی از بند11 آبان یشت: yō paourva - vāshem vazāite āxna" drazhaite vashahe" ahmya vāshe vazemna معنی: کسی که بر ارابه خود به پیش می رود ( جلو می راند ) و "افسار" دُرُشکه را در دست دارد او سوار بر این گردونه می رود
leash
( To control=To restain ) =برابر پهلوی : ( Abāz dāštan ) =اَبآزداشتن، ( Pādirānidan ) = پادیرانیدن. نام واژه: ( Padisār ) =پَدیسار=افسار=مهار. گردانش پویه ی پآدیرانیدن:پآدیرانید، پآدیانیده، پآدیران، نام کار واژه اش: پآدیرانش.