واژه افرنگ
معادل ابجد 351
تعداد حروف 5
تلفظ 'afrang
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: afrank] ‹اورنگ، اورند، افرند› [قدیمی]
مختصات ( ~. ) ( اِ. )
آواشناسی 'afrang
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
منبع. عکس
معادل ابجد 351
تعداد حروف 5
تلفظ 'afrang
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: afrank] ‹اورنگ، اورند، افرند› [قدیمی]
مختصات ( ~. ) ( اِ. )
آواشناسی 'afrang
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
منبع. عکس
افرنگ ، بر گرفته از فر است که واژه ای پارسی سره است ، همتراز شکوه و بر افراشتگی و بلند بالایی است، سروده ام ، : جوانه دختر زیبای دل فروز و. قشنگ ، ، رخ آفتاب ☀️ ، لبان گل، قدش قد افرنگ
آفرنگ : /āfrang/ آفرنگ به معنی اورنگ و حشمت، فر و شکوه و زیبایی و نیکویی است . اسم آفرنگ برای نامگذاری دختر موردتاییدثبت احوال کشور است.