اتهام
افترا: سست گردانیدن. نسبت خیانت دادن به کسی از روی اختیار یا اجبار برای سست کردن جایگاه او در میان مردم با ریختن آبرویش. ( https://www. cnrtl. fr/definition/calomnie )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
پراواد parāvād ( سنسکریت: parāvāda ) .
واژه افترا
معادل ابجد 682
تعداد حروف 5
تلفظ 'efterā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: افتراء]
آواشناسی 'efterA
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
بهتری واژه جایگزین این واژه عربی واژه دروغ بستن است.
🇮🇷 همتای پارسی: بُهتان بندی 🇮🇷
تعریف افترا
افترا عملی ست که شخص با انجام ان تهمتی را به دیگری روا می دارد که به دو شکل محقق می شود :
1 - افترای قولی
2 - افترای عملی
افترای قولی به این معناست که تهمت به دیگری با الفاظ صریح خواه با بیان خواه به صورت مکتوب صورت می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
در افترای فعلی شخص با صحنه سازی یا اعمالی اوضاع را به گونه ای جلوه می دهد که فعلی به دیگری منتسب شود.
دروغ بستن
تهمت. بهتان
شایعه
اتهام. . . . . بهتان. . . . تهمت. . . .
نسبت دروغ به کسی ( توهین هم از همین جهت است )
بهتان، تهمت، دروغ، غیبت، فریه، کذب
دروغ زنی
بهتان، دروغ، کذب
بهتان
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
اَپاش ( سنسکریت: اَپَشَبدَ )
پیژون ( سنسکریت: پیشون یَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)