افتابی شدن


    to appear on the surface

پیشنهاد کاربران

آفتابی شدن: [عامیانه، کنایه ] پیدا و آشکار شدن، بیرون زدن آب قنات.
در منظر عموم ظاهر شدن / چهره، رخ نمودن / دیده شدن
سروکله کسی پیدا شدن

بپرس