افاقه

/~efAqe/

    improvement in health
    convalescence
    margin of hope

فارسی به انگلیسی

افاقه ای نمی بخشد
it doesnt do much good

پیشنهاد کاربران

سلام :به معنی فایده ای نداشت ، گوش نکرد هرچه گفتیم، دل نداد و کار قبلی خودش را انجام دادن000000000
افاقه در حقوق به معنای رفع حالت جنون و بازگشت قوای عاقله ی انسان است.
در فقه هم افاقه به معنای هشیار شدن پس از دیوانگی، بیهوشی و یا مستی به کار رفته است.
فاقه از فواق گرفته شده و فواق ( بر وزن رواق ) به طوری که بسیاری از اهل لغت و تفسیر گفته اند در اصل به معنی فاصله ای است که در میان دو مرتبه دوشیدن شیر از پستان می باشد ، زیرا هنگامی که شیر به طور کامل دوشیده شود کمی باید صبر کرد تا مجددا شیر در پستان جمع شود . و بعضی آن را به معنی فاصله ای که میان باز کردن انگشتان و بستن آن به هنگام دوشیدن شیر با انگشت است می دانند .
...
[مشاهده متن کامل]

و از آنجا که پستان بعد از دوشیدن شیر در استراحت فرو می رود گاه این کلمه در معنی آرامش و استراحت نیز به کار رفته است .
و نیز از آنجا که این فاصله برای بازگشت شیر به پستان است این تعبیر به معنی بازگشت و رجوع نیز آمده ، و از همین جهت بهبودی مریض را افاقه می گویند ، چرا که سلامت و تندرستی به او باز می گردد ، و نیز به هوش آمدن مست ، و عاقل شدن دیوانه را به خاطر بازگشت هوش و عقل به آنها افاقه می گویند . ( تفسیر نمونه ج : 19 ص : 235 )

کارایی، بهبود،
افاقه کردن = کارایی داشتن، کارا بودن، بهبود دادن
عشق شخصیت فامیلی یه نفر
فایده
در حالت عادی ( که هوش وادراک او کامل می باشد )
بهبود یافتن

بپرس