دور نماها، دور دستها، چشم اندازها
میتونه معنی ( پیامد ) هم داشته باشه.
مثال=گذشت ایام آفاقی در پی دارد و موجب از هم گسیختگی تصمیم هاو کارها میشود.
مثال=گذشت ایام آفاقی در پی دارد و موجب از هم گسیختگی تصمیم هاو کارها میشود.
آفاق: ۱. [گردآورده - یِ واژه - یِ "اُفُق"] کناره - ها، کرانها، کرانه - ها ( یِ آسمان ) ؛ کنارهامون؛ دوردستها، چشم اندازها ۲. جهان، کیهان، هستی، گیتی، دنیا ۳. [کهنه] گرداگرد، دوروبر، پیرامون، گستره، قلمرو ۴. کشورها ۵. زمانه، روزگار ۶. بادگاهها، بادخیزها
آفاق: ۱. [گردآورده - یِ واژە - یِ "اُفُق"] کنارهها، کرانها، کرانه - ها ( یِ آسمان ) ، دوردستها، چشم - اندازها ۲. جهان، کیهان، هستی، گیتی، دنیا ۳. [کهنه] گرداگرد، دوروبر، پیرامون، گستره، قلمرو ۴. کشورها ۵. زمانه، روزگار
آفاق : آفاق ( عربی ) افقها، عالم آسمان، زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی.
آفاق : آفاق جمع افق . ۱ - کرانه های آسمان ، دشت . ۲ - عالم ، دنیا ، گیتی ، جهان .
آفاق : آفاق جمع افق . ۱ - کرانه های آسمان ، دشت . ۲ - عالم ، دنیا ، گیتی ، جهان .
جمع افق ها
آفاق : آفاق ( عربی ) 1 - جمع افق، عالم، گیتی، جهان؛ کرانه های آسمان، اطراف؛ 2 - ( به مجاز ) عالم ظاهر، جهان ماده؛ 3 - ( در قدیم ) ( به مجاز ) جهانیان، همه ی مردم جهان.
به معنی روشنایی و روشن کننده جهان
جمع افق
جهان هستی
کاوه آفاق موسیقیدان و ترانه سرای ایرانی /آفاق چهار گوشه ی جهان
کاوه آفاق خواننده موسیقیدان ترانه سرا و از بنیانگذاران موسیقی راک فارسی و ایرانی
افاق به معنی جمع افق است مطمئن باشید
افق، کناره های آسمان
شادی یعنی اسم بهترین دوستت آفاق باشه😎
شادی یعنی اسم بهترین دوستت آفاق باشه😎
آفاق روزنامه ای که در سال 1327 ق توسط محمد جواد بواناتی در شیراز منتشر می شد
نشریه ای در شیراز که در دوره قاجار و توسط محمد جواد بواناتی منتشر می شد
کرانه های اسمان
آفاق جمع لغت افق میباشد
بنابراین میتوان گف که معنی آفاق، افق ها است
بنابراین میتوان گف که معنی آفاق، افق ها است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)