philander
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خیره کردن، اغفال کردن، کور کردن، درز یا راه گرفتن
گول زدن، اغفال کردن، فریفتن، فریب دادن، مغبون کردن، پا زدن
گول زدن، اغفال کردن
اغفال کردن، فریفتن، فریب دادن
گول زدن، اغفال کردن، بغرنج کردن، بدام انداختن، گوریده شدن، تله انداختن
اغفال کردن، فریب دادن، چشم بندی کردن
پیشنهاد کاربران
فریفتن
در پارسی میانه �فَرِفتَن� است که همان فریفتن است.
رو دست زدن