weltering in ones blood
اغشته سازی
saturation
فارسی به انگلیسی
اغشته سازی
مترادف ها
چسبناک، چرب، کثیف، الوده، چرک، لکه دار، اغشته
پیشنهاد کاربران
این کار ها و کار های کسی هست آدم نرمالی نیست.
دوستان سید سرور جدیدن این شخص جعل
می خواهد بکنند با این حساب می کند
خُردزال جدیدن شخص هزار حساب کاربری دارد موقعی که کم می آورد اینقدر آدم ضعیفی هست به توهین رجوع می کند با حساب مهدی یا حساب دیگرش
... [مشاهده متن کامل]
استاد هزار چهره آبادیس قدیمی ترین حساب بش جدیری عضو از�٥ سال پیش هست
العطّار، محمّد علی یا
عطار، محمد علی و قرآن عربی مبین
عبدالرضا و تورک اوغلان و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سعید قشقایی رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک و
امین و سد سرور
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
دوستان سید سرور جدیدن این شخص جعل
می خواهد بکنند با این حساب می کند
خُردزال جدیدن شخص هزار حساب کاربری دارد موقعی که کم می آورد اینقدر آدم ضعیفی هست به توهین رجوع می کند با حساب مهدی یا حساب دیگرش
... [مشاهده متن کامل]
استاد هزار چهره آبادیس قدیمی ترین حساب بش جدیری عضو از�٥ سال پیش هست
العطّار، محمّد علی یا
عطار، محمد علی و قرآن عربی مبین
عبدالرضا و تورک اوغلان و بهنام رضایی با اسم انگلیسی و فارسی و امیر و محمد پرزاد سعید سرور مهدی سعید قشقایی رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک و
امین و سد سرور
حساب های دیگر
شغل تکنیکال روانشناسی بازار
سعید سرور
شغل کاشف واقعیت سابق
رضا اصغریان ( اشکبوس )
زبان و تاریخ تورک
عبدالرضا
پزشک
اردبیل
😍✅چالش دارم براتون ( کامل بخونین )
ای بابا . . . به خدا آدم از دست این "پان" ها و افراطی گرا ها خجالت میکشه یه جا بگه اهل کجاست و کیه و . . .
لامصبا 2025 حتی جهان سومم دیگه داره به چیزای مهم تر و با ارزش تر فکر میکنه کی میخواین یه آپدیت به اون مغزای پیشرفته و برترتون بزنین. . ؟
... [مشاهده متن کامل]
عه شما که نژاد برتر هم هستین الان خیلی باید جلو تر باشین ، مثلا منه عادی وقتی به بقا بشر فکر میکنم شما باید به بعد رسیدن توان بشر به جاودانگی و . . . فک کنین. . .
حالا بماند کامنتو نوشتم عرض کنم خدمتتون که :
هر کسی بتونه یه پست توی آبادیس در مورد معنی و ریشه ی یک کلمه پیدا کنه ، که : زیرش کامنتی از یه پانتورک نباشه بگه این کلمه تورکیه و ریشش اصن همینجا تو باخچه بابا بزرگ خودمه و فلان و . . . جایزه داره!
( ( البته و هزار البته با احترام به برادران هم زبان ترکِ عزیز و عادی به جز ❌پان ها 😘😜 ) )
" چون اوزوم تورکم خردا قارداشوز یرینده بو جسارتی الدیم ، آما هر اینسان اوزینن صداقتلی یاشایب کامیل موتوجه دی کی بو حقیقتلری یازان اینسان ، منفی هدفی اولا بیلمز . قادالاری 💕"
ای بابا . . . به خدا آدم از دست این "پان" ها و افراطی گرا ها خجالت میکشه یه جا بگه اهل کجاست و کیه و . . .
لامصبا 2025 حتی جهان سومم دیگه داره به چیزای مهم تر و با ارزش تر فکر میکنه کی میخواین یه آپدیت به اون مغزای پیشرفته و برترتون بزنین. . ؟
... [مشاهده متن کامل]
عه شما که نژاد برتر هم هستین الان خیلی باید جلو تر باشین ، مثلا منه عادی وقتی به بقا بشر فکر میکنم شما باید به بعد رسیدن توان بشر به جاودانگی و . . . فک کنین. . .
حالا بماند کامنتو نوشتم عرض کنم خدمتتون که :
هر کسی بتونه یه پست توی آبادیس در مورد معنی و ریشه ی یک کلمه پیدا کنه ، که : زیرش کامنتی از یه پانتورک نباشه بگه این کلمه تورکیه و ریشش اصن همینجا تو باخچه بابا بزرگ خودمه و فلان و . . . جایزه داره!
( ( البته و هزار البته با احترام به برادران هم زبان ترکِ عزیز و عادی به جز ❌پان ها 😘😜 ) )
" چون اوزوم تورکم خردا قارداشوز یرینده بو جسارتی الدیم ، آما هر اینسان اوزینن صداقتلی یاشایب کامیل موتوجه دی کی بو حقیقتلری یازان اینسان ، منفی هدفی اولا بیلمز . قادالاری 💕"
آغشته از مصدر آغشتن میاد
چه ربطی به سمت داره دقیقن؟
میشه چیزی رو به سمت آغشت
ولی فقط برای سم به کار نمیره
چه ربطی به سمت داره دقیقن؟
میشه چیزی رو به سمت آغشت
ولی فقط برای سم به کار نمیره
آغشته واژه ای تورکی است که از آغو به چم زهر و سم گرفته شده است دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق کتاب همزه ص120 agu
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی آغشته از ریشه ی واژه ی آگشته فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
واژه ی آغشته از ریشه ی واژه ی آگشته فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
آغشته کلمه ای تورکی است که از فعل آغولاشماق به معنی مسموم شدن گرفته شده ریشه آن آغولاش بوده که به شکل آغشته وبه معنی آلوده وارد فارسی شده است لغتنامه شاهمرسی
واژه آغشته
معادل ابجد 1608
تعداد حروف 3
تلفظ 'āqešte
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت )
مختصات ( غَ یا غِ تِ ) ( ص مف . )
آواشناسی 'AqeSte
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 7
واژه آغشته از ریشه ی واژه ی سغدی آغاز است
... [مشاهده متن کامل]
واژه آغاز از سغدی ( ʾʾγʾz /āγāz/ ) ، از زبان پروتوایرانی *ā - ( "ad - " ) *gaHz - ( "اجرا کردن، شروع کردن" ) ، از پروتو - هندواروپایی *h₂ed - ( “at” ) *g⁽ʷʰ4eh₂ģʰ - ( “wade” ) . با سانسکریت गाह् ( gah، �شیرجه رفتن به داخل، راه رفتن� ) ، اسلوونیایی g�ziti ( �راه رفتن� ) همبستگی دارد.
منابع ها.
Rastorgujeva, V. S. , Edelʹman, D. I. ( 2007 ) Etimologičeskij slovarʹiranskix jazykov [فرهنگ ریشه شناسی زبان های ایرانی] ( به روسی ) ، جلد 3، مسکو: Vostochnaya Literatura، صفحه 261 ↑ Cheung, Johnny ( 2007 ) فرهنگ ریشه شناسی فعل ایرانی ( سری فرهنگ لغت ریشه شناسی هند و اروپایی لیدن؛ 2 ) ، لیدن، بوستون: بریل، ← ISBN، صفحه 96 ↑ Henning, W. B. ( 1939 ) �وامات سغدی در فارسی جدید� در بولتن مدرسه شرق شناسی ، جلد 10، شماره 1، صفحه
فرهنگ سغدی، سغدی - فارسی - انگلیسی پدیدآورنده: شهرزاد فتوحی، بدرالزمان قریب ناشر: فرهنگان - ۱۳۸۳.
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی
معادل ابجد 1608
تعداد حروف 3
تلفظ 'āqešte
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت )
مختصات ( غَ یا غِ تِ ) ( ص مف . )
آواشناسی 'AqeSte
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 7
واژه آغشته از ریشه ی واژه ی سغدی آغاز است
... [مشاهده متن کامل]
واژه آغاز از سغدی ( ʾʾγʾz /āγāz/ ) ، از زبان پروتوایرانی *ā - ( "ad - " ) *gaHz - ( "اجرا کردن، شروع کردن" ) ، از پروتو - هندواروپایی *h₂ed - ( “at” ) *g⁽ʷʰ4eh₂ģʰ - ( “wade” ) . با سانسکریت गाह् ( gah، �شیرجه رفتن به داخل، راه رفتن� ) ، اسلوونیایی g�ziti ( �راه رفتن� ) همبستگی دارد.
منابع ها.
Rastorgujeva, V. S. , Edelʹman, D. I. ( 2007 ) Etimologičeskij slovarʹiranskix jazykov [فرهنگ ریشه شناسی زبان های ایرانی] ( به روسی ) ، جلد 3، مسکو: Vostochnaya Literatura، صفحه 261 ↑ Cheung, Johnny ( 2007 ) فرهنگ ریشه شناسی فعل ایرانی ( سری فرهنگ لغت ریشه شناسی هند و اروپایی لیدن؛ 2 ) ، لیدن، بوستون: بریل، ← ISBN، صفحه 96 ↑ Henning, W. B. ( 1939 ) �وامات سغدی در فارسی جدید� در بولتن مدرسه شرق شناسی ، جلد 10، شماره 1، صفحه
فرهنگ سغدی، سغدی - فارسی - انگلیسی پدیدآورنده: شهرزاد فتوحی، بدرالزمان قریب ناشر: فرهنگان - ۱۳۸۳.
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی
آغارده ، آغازید
از آغاریدن به چم خیس شدن ، ترشدن گرفته شده
از آغاریدن به چم خیس شدن ، ترشدن گرفته شده
با آغوش همریشه هست