دیکشنری
مترجم
بپرس
اغاز شدن
begin
break
commence
dawn
originate
دنبال کنید
مترادف ها
dawn
(فعل)
اغاز شدن
begin
(فعل)
شروع کردن، اغاز کردن، اغاز نهادن، اغاز شدن، پرداختن
پیشنهاد کاربران
شروع شدن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها