اعطا

/~e~tA/

    bestowal
    conferment
    concession
    contribution
    disposition
    endowment
    grant
    granting

فارسی به انگلیسی

اعطا کردن
accord, award, bless, concede, confer, contribute, endow, grant, spare, vouchsafe, yield, to grant, to award, to invest with, vest

اعطا کردن اختیار
invest

اعطا کردن اختیارات
lodge

اعطا کردن به
endue

اعطا کردن قدرت
invest

مترادف ها

dispensation (اسم)
تقسیم، تقدیر، پخش، توزیع، اعطا

endowment (اسم)
موهبت، اعطا، دارا

vouchsafement (اسم)
اعطا، تقویض

پیشنهاد کاربران

لری بختیاری
وا گُژار، وَخشَش:اعطا
اعطا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
داشاب dāŝāb ( دری )
زابر zābar ( سغدی: ذابر żābar )
تیاگ tyāg ( سنسکریت: tyāga )
دکسین daksin، دکسینا daksinā ( سنسکریت )
با سلام، ریشه اعطاچیست
بخشش
شقایق
اِعْطا:
عَطا:
اعطا به کسر اول و سکون دوم، و عَطا، به فتح اول، به معنای" بخشش کردن" و نیز "بخشش" است. ترکیب فعلی آنها در فارسی اِعطا کردن و عَطا کردن است که هر دو به یک معنی است و می توان آنها را به جای یکدیگر به کار برد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳٠. )
این واژه عربی است و پارسی آن دَکسینا می باشد که سنسکریت است

بپرس