اعراب. [ اَ ] ( ع اِ ) عربان صحرانشین. به این معنی لفظ جمعی است که مفرد ندارد. ( قاموس و صراح و لطائف و کنز از غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . تازیان بیابان باش. ج ، اَعاریب. این کلمه جمع عرب نیست بلکه اسم جنس است. ( ناظم الاطباء ) . ج ِ اعرابی. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) . مردم تازی بیابان باش. ( بحر الجواهر ) . اهالی بادیه. الواحد اعرابی. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ) . بصورت جمع، تازیان بیابان باش خاصه و واحد از خود ندارد و اعاریب بهمان معنی است و برخی گفته اند اعاریب جمع اعراب است و منسوب بدان اعرابی است و آن یکی ِ آن است و اعراب جمع عرب نیست زیرا عرب اسم جنس است. ( منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی








اَعراب ( عرب ها ) ، تازیان.
اِعراب ( نشانه حرکتی روی واج ها ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
شمنالیپ ŝemnālip ( اوستایی: ŝemna: نشانه؛ با سنسکریت: lipi واج )
اِعراب ( نشانه حرکتی روی واج ها ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
شمنالیپ ŝemnālip ( اوستایی: ŝemna: نشانه؛ با سنسکریت: lipi واج )
اعراب ؛ حرکاتِ حروف یا کلمات ( فتحه، کسره، ضمه، مد، و تشدید ) که در بالا یا زیر کلمات قرار می گیرد.
اعراب گذاری بر روی حروف صامت باعث مُصَوَّت شدن حروف می شود.
ریشه ی کلمه ی اعراب عرب می باشد و کلمه ی عرب با نگارش و صورتگری زبان عربی در زبان فارسی به ریخت آر به مفهوم انرژی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ی آر در کلماتی خودنمایی می کند که مفهوم ابعاد مختلف انرژی در اون نهفته باشد کلمه ی آر در زبان فارسی امروزه به معنی آتش دارای مفهوم و در حال استفاده می باشد دو انشعاب از کلمه ی آر کلمه ی آذِر و آگِر می باشد که کلمه ی آذر بُعد نور مثل آذرخش به معنی درخشش نور و آگِر بُعد گرمای آتش به مفهوم گردش و گرایش انرژی به انتقال آن و گردیدن آن می باشد.
از کلمه ی آر در کلمات زیادی که بُعد انرژی در اون نهفته باشد در حال استفاده می باشد مثل آرمان آرارات آری آرزو آرتش و . . .
بر همین مبنا اعراب گذاری در حروف به مفهوم انرژی صوتی ایجاد کردن برای حروف صامت دارای معنی می باشد.
سرزمین عربستان نیز که به لحاظ اقلیمی و منابع نفت و گاز فراوان دارای فراوانی انرژی می باشد بر همین مبنا نامگذاری و استفاده شده است.
از کلمه ی آذر در تقویم شمسی که برج نهم می باشد منطبق با شرایط طبیعت در حال استفاده می باشد به طوری که در فصل پاییز آذرخش های زیادی اتفاق می افتد و این به علت شروع بارگیری زمین برای باروری سال جدید از جانب حکمت خداوند متعال برای برقراری چرخه حیات است.
اعراب گذاری بر روی حروف صامت باعث مُصَوَّت شدن حروف می شود.
ریشه ی کلمه ی اعراب عرب می باشد و کلمه ی عرب با نگارش و صورتگری زبان عربی در زبان فارسی به ریخت آر به مفهوم انرژی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ی آر در کلماتی خودنمایی می کند که مفهوم ابعاد مختلف انرژی در اون نهفته باشد کلمه ی آر در زبان فارسی امروزه به معنی آتش دارای مفهوم و در حال استفاده می باشد دو انشعاب از کلمه ی آر کلمه ی آذِر و آگِر می باشد که کلمه ی آذر بُعد نور مثل آذرخش به معنی درخشش نور و آگِر بُعد گرمای آتش به مفهوم گردش و گرایش انرژی به انتقال آن و گردیدن آن می باشد.
از کلمه ی آر در کلمات زیادی که بُعد انرژی در اون نهفته باشد در حال استفاده می باشد مثل آرمان آرارات آری آرزو آرتش و . . .
بر همین مبنا اعراب گذاری در حروف به مفهوم انرژی صوتی ایجاد کردن برای حروف صامت دارای معنی می باشد.
سرزمین عربستان نیز که به لحاظ اقلیمی و منابع نفت و گاز فراوان دارای فراوانی انرژی می باشد بر همین مبنا نامگذاری و استفاده شده است.
از کلمه ی آذر در تقویم شمسی که برج نهم می باشد منطبق با شرایط طبیعت در حال استفاده می باشد به طوری که در فصل پاییز آذرخش های زیادی اتفاق می افتد و این به علت شروع بارگیری زمین برای باروری سال جدید از جانب حکمت خداوند متعال برای برقراری چرخه حیات است.
اِعراب، دکتر کرامت موللی این واژه را به همین شکل و به جای �نشانه� به کار برده است. در کتاب ذهن و زمان، صفحهٔ ۱۸.
دخشه ها: اعراب، نشانه ها
"اِعراب" به وات ( =حرف ) های "اَ، اُ، اِ" میگویند. می توان به جای آن از واژه "نشانه، اَ و اُ" بهره برد.
خیلی شنیده ام که به جای "اِعراب" در گویش های ساده میگویند "اَ و اُ" که گرچه خیلی، داتی ( =رسمی ) نیست ولی خب، چه کنیم!
بدرود!
خیلی شنیده ام که به جای "اِعراب" در گویش های ساده میگویند "اَ و اُ" که گرچه خیلی، داتی ( =رسمی ) نیست ولی خب، چه کنیم!
بدرود!
اَعْراب: این کلمه در عربی اسم جنس و به معنای "عربهای بادیه نشین" است ( مفرد آن اَعرابی است ) و در متون قدیم فارسی نیز به همین معنی به کار رفته است. اما در نوشته های متأخر فارسی این کلمه را به عنوان جمع عرب به کار می برند و حال آنکه عرب اعمّ از عربهای بادیه نشین و شهرنشین است. شاید بهتر باشد که امروزه نیز مانند قدیم اَعراب را به معنای "عربهای بادیه نشین" به کار بریم و ساکنان کشورهای عربی را عرب ها یا عربان بگوییم البته واژه فارسی تازیان را نیز در این معنی می توان به کار برد.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۹. )
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۹. )