اعداد

/~a~dAd/

    counting

پیشنهاد کاربران

شمارادوست:اعداد متحابه
واژه اعداد
معادل ابجد 80
تعداد حروف 5
تلفظ 'a'dād
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ عدد] ( ریاضی )
مختصات ( اِ ) [ ع . ]
آواشناسی 'a'dAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

اعداد. [ اِ ] ( ع مص ) : کلمه ( اعداد ) به معنای تهیه کردن چیزی است تا انسان با آن چیز به هدف دیگری که دارد برسد، که اگر قبلا آنرا تهیه ندیده بود به مطلوب خود نمی رسید.
اعداد در ریشه لغت عرب به جمع کردن هیزم و وسایل روشن کردن آتش گفته می شود . مانند فراهم آوردن هیزم و کبریت برای تهیه آتش ، و نیز مانند تهیه آتش برای طبخ . و یا جمع کردن هیزم برای زمستان گفته می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

بد نیست خوبه
فقط من خواستم که به حروف بنویسه اعداد رو ولی اصلا اسن اتفاق نیوفتاد به خاطر همین زیاد دوست نداشتم😏😏
اعداد گویا و گنگ:
اعدادی که بتوان آنرا بصورت کسری نوشت که صورت و مخرج آن اعداد درست ( صحیح ) باشند را گویا می نامند مثلا عدد اعشاری 2. 5 گویا است چون به صورت کسر 5/2 ( پنج دوم ) هم نوشته می شود که هم 5و هم 2 از اعداد صحیح هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

بعضی اعداد گویا هستند که شکل اعشاری آنها بی نهایت رقم دارد. مثلا کسر 1/3 ( یک سوم ) را می توان بصورت اعشاری . . . 1. 333 نوشت که رقم 3 بعد از ممیز بی نهایت تکرار می شود. ( نقطه چین به معنای این است که تعداد ارقام تمامی ندارد ) در اینجا ما علم داریم که عدد اعشاری فوق مساوی یک سوم است چون می دانیم که بعد ممیز همه ارقام 3 هستند. اگرچه بی نهایت تکرار می شوند. اما خارج از علم ما نیستند.
اما اعدادی هم هستند که نمی شود انها را بصورت کسری نوشت که صورت و مخرج هردو، عدد صحیح باشند که به آن، اعداد گنگ یا اصم می گویند. مثلا عدد رادیکال 2 را می توان بصورت . . . 1. 414213 نوشت اما در اینجا ارقام بعد از ممیز هیچ نظمی ندارند. در نتیجه اگر ارقام را تا هزاران رقم بعد از ممیز هم حساب کنیم باز هم ارقام تمامی ندارند و هیچ نظمی هم بر تکرار انها حاکم نیست. در نتیجه ما به همه ارقام آن هیچ علمی نداریم چون علم ما محدود به زمان است و در نتیجه نمی توان این عدد را بصورت کسری نوشت این عدد برای ما گنگ است و به همین دلیل این گونه اعداد را گنگ نامیدند.

کلمه"اعداد"یعنی تهیه کردن چیزی، تا انسان با آن چیز به هدف دیگری برسد.
مثل هیزم وکبریت علت تهیه آتش است
که اگر نبودانسان به هدف مطلوب خود نمی رسد.

شمارگان

بپرس