overconfidence
اعتماد به نفس
/~e~temAdbenafs/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خود رایی، خود سری، خیره سری، خودپسندی، اعتماد به نفس
پیشنهاد کاربران
کسی که مدام ارزش دیگری را در جمع یا در تقابل دو نفره پائین می آورد اعتماد به نفس او را پائین می آورد
خودباوری برابر پارسی خیلی زیبایی برای اعتماد به نفس و ناخودباوری هم واژه ای کوتاه تر و گزیده تر از عدم اعتماد به نفس هست.
اعتماد به نفس :
چرا اصلا گفته می شود اعتماد به نفس
چرا نمی گویند اعتماد به دیگری
یا اعتماد به شخص
یا اعتماد به جهان
چون همه چیز ، خودِ ما هستیم
چون اگر یاد بگیریم خود را باور کنیم ، این باور مُنتشر می شود در جهانت و گُسترده می شوی
... [مشاهده متن کامل]
این همان اعتماد به منبعِ درون است
چون هر آن چیزی که می بینیم ، می شنویم ، می بوییم ، از طریقِ خودِ ما تفسیر می شود
یعنی هر کس از هر چیزی که شنیده می شود ، تفسیری دارد
اگر خود را بهتر بشناسیم ، بهتر تفسیر می کنیم
اگر باور کنیم بی انتها هستیم ، به خود اعتماد و تکیه خواهیم کرد
***یعنی ، بیماری نیست ، اگر بر خودِ الهی تکیه و اعتماد کنیم ، بیماری وقتی حاصل می شود ، که ما بر چیزی غیر خود متکی شویم و آن را عاملِ احساسِ خوبِ خود بدانیم***
***پس هر چقدر بیشتر خود را دوست داشته باشیم ، بدون هیچ بهانه و دستاوردی ، بر خود بیشتر اعتماد و تکیه می دهیم و این اعتماد هر چقدر بیشتر می شود ، بیشتر منبعِ شادیِ پایدار را در خود درک می کند***
این نفس چه دارد که باید بر آن اعتماد کرد
بی خود نیست که گفته شده راه شناختِ خداوند ، شناختِ خویشتن است
پس کسانی بهتر خدا را درک و احساس می کنند
که بیشتر خصایصِ خود را شناخته باشند
چرا اصلا گفته می شود اعتماد به نفس
چرا نمی گویند اعتماد به دیگری
یا اعتماد به شخص
یا اعتماد به جهان
چون همه چیز ، خودِ ما هستیم
چون اگر یاد بگیریم خود را باور کنیم ، این باور مُنتشر می شود در جهانت و گُسترده می شوی
... [مشاهده متن کامل]
این همان اعتماد به منبعِ درون است
چون هر آن چیزی که می بینیم ، می شنویم ، می بوییم ، از طریقِ خودِ ما تفسیر می شود
یعنی هر کس از هر چیزی که شنیده می شود ، تفسیری دارد
اگر خود را بهتر بشناسیم ، بهتر تفسیر می کنیم
اگر باور کنیم بی انتها هستیم ، به خود اعتماد و تکیه خواهیم کرد
***یعنی ، بیماری نیست ، اگر بر خودِ الهی تکیه و اعتماد کنیم ، بیماری وقتی حاصل می شود ، که ما بر چیزی غیر خود متکی شویم و آن را عاملِ احساسِ خوبِ خود بدانیم***
***پس هر چقدر بیشتر خود را دوست داشته باشیم ، بدون هیچ بهانه و دستاوردی ، بر خود بیشتر اعتماد و تکیه می دهیم و این اعتماد هر چقدر بیشتر می شود ، بیشتر منبعِ شادیِ پایدار را در خود درک می کند***
این نفس چه دارد که باید بر آن اعتماد کرد
بی خود نیست که گفته شده راه شناختِ خداوند ، شناختِ خویشتن است
پس کسانی بهتر خدا را درک و احساس می کنند
که بیشتر خصایصِ خود را شناخته باشند
به خود ایمان داشتن یا خود باوری و اینکه توانایی انجام کار را در خود دیدن از پس هر کاری برآمدن.
اعتماد به خود و قدرت ها و توانایی های خود.
اتکا به قدرت خود بدون کمک دیگری.
اطمینان از خود.
اتکا به قدرت خود بدون کمک دیگری.
اطمینان از خود.
به معنی خود باوری ولی امروزه به نارسیست بودن تغییر معنا داده
self - confidence = اعتماد به نفس
self - esteem=عزت نفس ( حرمت نفس )
معنی اعتماد به نفس و عزت نفس باهم فرق میکنه. . . .
self - esteem=عزت نفس ( حرمت نفس )
معنی اعتماد به نفس و عزت نفس باهم فرق میکنه. . . .
خودبسنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)