اعاده

/~e~Ade/

    restitution
    restoration
    retrieval
    giving back
    returning
    re - establishment

فارسی به انگلیسی

اعاده اعتبار
rehabilitation (of a discredited person or of a bankrup)

اعاده پذیر
retrievable

اعاده حیثیت کردن
rehabilitate

اعاده دهنده
restorer

اعاده ذکر

اعاده کردن
restore

مترادف ها

recourse (اسم)
چاره، وسیله، پاتوغ، اعاده، توسل، مراجعه

restoration (اسم)
ترمیم، تجدید، اعاده، استرداد، استقرار مجدد، بازگرداندن

restitution (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، اعاده، بازگردانی، ارتجاع

return (اسم)
برگشت، باز گشت، بازگشتن، عودت، اعاده، رجعت، مراجعت

rebound (اسم)
واکنش، اعاده

recession (اسم)
باز گشت، کسادی، هرس، اعاده، بحران اقتصادی، پس رفت

repetition (اسم)
تجدید، تکرار، باز گویی، باز گو، اعاده، باز انجام

پیشنهاد کاربران

اعادهء معدوم:" بازگشتِ نبود . بازگردِ نبود. بازیافتِ نبود. باز خواهیِ نبود. باز ازنوِ نبود. بازانگیزِ نبود. بازنمودِ نبود. بازساختِ نبود. بازسازیِ نبود. بازدرستِ نبود. بازکردِ نبود. باز آوردِ نبود. بازچرخِ نبود. بازگردِ نبود ".
recuperative
بازیافت