اطو

/~utu/

    iron
    flatiron
    press iron

فارسی به انگلیسی

اطو شدن
press

اطو گش
presser

اطو کردن
press, to iron, to press

اطو کشی
pressing and ironing

اطو کشیدن
press, to iron, to press

مترادف ها

iron (اسم)
اتو، اهن، اطو، فلز

پیشنهاد کاربران

تخته تاباق، اصطلاح رایج در تورکی است. حروف ( ح، ع، ث، ص، ض، ذ، ط، ظ ( حروف مخصوص زبان عربی است . و در هیچ زبان دیگری وجود ندارد. ولی در زمانهای قدیم کلمات تورکی را با این حروف می نوشتند. مثلا طهران، اطو،
...
[مشاهده متن کامل]
اطاق، طاق، اصلان ( شیر بیشه در تورکی ) ، صابون، حوله، صدا. . . . . . . تاباق هم مثل بقیه کلمه طاباق و طبق نوشته شده است.

اتو یک کلمه ترکی است از مصدر اوتمک، "، سوزاندن موهای ریزپرندگان ازجمله مرغ و. . . را اوتمک گویند. همچنین سوزاندن یاخواباندن پرزهای پارچه راهم اوتمک گفته اند. گویا "اوتو" را نخستین بار ما"تورکان" برای صاف کردن لباس ساخته ا یم.
...
[مشاهده متن کامل]

🔸اوتوهای قدیمی بازغال چوب داغ می شده اند، یعنی داخل اوتو زغال ریخته و به آن شکل داغ می کردند، همچنین طریقه نشستن اوتو روی پارچه و خود اوت "آتش" هم درساخت این کلمه نقش داشته.

اطوی شلوارش همیشه تیز بود
در رسم الخط قدیم به معنای منظم کردن لباس با حرارت ( اتو کشیدن )