اطاعت

/~etA~at/

    abidance
    compliance
    obedience
    pliancy
    subjection
    submission
    submissiveness
    subordination
    dependence
    discipline
    meekness

فارسی به انگلیسی

اطاعت طلب
jealous

اطاعت نکردن
disobey

اطاعت کردن
comply, obey, fulfil, fulfill, mind, submit, to obey

اطاعت کردن از
follow

اطاعت کننده
compliant

مترادف ها

submission (اسم)
واگذاری، سرافکندگی، تابع، انقیاد، تسلیم، تفویض، اطاعت، فرمان برداری، اظهار اطاعت

obedience (اسم)
متابعت، تمکین، خشوع، اطاعت، فرمان برداری، حرف شنوی، رامی

subordination (اسم)
تبعیت، مادونی، اطاعت، فرمان برداری، مرئوسی

subjugation (اسم)
انقیاد، اطاعت، مطیع سازی، مقهور سازی

پیشنهاد کاربران

تمکین کردن
تفاوت اطاعت و عبادت و تبعیت:
اطاعت به معنای خضوع قلبی در مقابل امر مولا است. عبادت یک مرحله پایین تر از اطاعت است یعنی بسیاری از انسانها اهل عبادتند ولی هنوز اهل اطاعت نشده اند. تبعیت ثمره محبت و اطاعت ثمره عقل است. بنابراین انسان وقتی به کسی علاقه مند شد، آرام آرام تابع او می شود. اما نکته جالب این است که محبت در اطاعت هم دخالت دارد اما تفکر و تعقل است که انسان را به مرحله اطاعت می رساند نه لزوما محبت. بنابراین اطاعت حتی از تبعیت هم می تواند بالاتر و ارزشمندتر باشد. یعنی صرف محبت باعث اطاعت نشده است، بنابراین اگر محبت از بین برود، همچنان فرد در اطاعت باقی می ماند و دوباره محبت را بدست می آورد. در قرآن صحبت از تبعیت از شهوات شده است، یعنی در واقع حب شهوات وقتی در دل آمد فرد از آن ها تبعیت می کند و به همین صورت وقتی حب به خدا در دل آمد فرد تبعیت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

گوش به فرمان بودن
فرمان گرفتن و انجام اون کار
اطاعت - فرمان - بندگی
هم خانواده اطاعت : طاعت
خوش خدمتی
گوش به فرمان بودن_فرمانبردار بودن
دستورواجراکردن

چَشم بگوییم واز دستورات اطاعت کنیم
پیروی، طابع
پیروى کردن از کسی. فرمانبرداری.
پیروى
پیروی
بندگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس