material (صفت)مقتضی، اساسی، جسمانی، جسمی، مادی، اصولی، کلیdoctrinaire (صفت)اصولیprincipled (صفت)اصولی، معتقد به اصول و مبادی، دارای اصول و عقاید، پایبند اصولnormative (صفت)اصلی، قانونی، اصولی، هنجاری، معیاری، قاعده ایsystematic (صفت)اصولی، قاعده دار، روش دار، با همست، همست دار
{بُنیادین، بُنیادوَر}.درست، دانشی، دانشیک، دانشورانه، بنیادینبنیادی. . . . . .اصولیین ( جمع اصولی )اساسی+ عکس و لینک