اصم

/~asam/

    irrational
    surd
    deaf

مترادف ها

surd (صفت)
بی صدا، صامت، گنگ، اصم

پیشنهاد کاربران

ناشنوا
کر
فاقد حس شنیدن
کی بود آواز چنگ و زیر و بم
از برای گوش بی حس اصم
✏ �مولوی�
اَصَم: کر، ناشنوا.
کر، ناشنوا، گنگ، لال
اَصُم در زبان شیرازی به معنی کفگیر بزرگ است

بپرس