اصلا

/~aslan/

    originally
    anywhere
    altogether
    anything
    aught
    chiefly
    earthly
    essentially
    half
    mainly
    materially
    nix
    no
    no way
    nohow
    none
    once
    radically
    soever
    substantially
    whit
    nary

فارسی به انگلیسی

اصلا نه
nothing, no-no

مترادف ها

ever (قید)
همیشه، همواره، هیچ، در هر صورت، هرگز، اصلا

none (قید)
اصلا

nix (قید)
بهیچ وجه، اصلا

پیشنهاد کاربران

هیچسان /هرگز
در لری بختیاری
به دنیا، هرگژ، هرجک:اصلا، ابدا
به هیچ روی
For anything ( in the world ) = under any circumstances
So what I say doesn't count for anything?
اصلا یعنی "در اصل" یا "از اساس".
مثال: این کار اصلا ( از اساس ) ممکن نیست.
( البته این حدس خودمه )
ابدا و هرگز هر دو واژگان فارسی هستن
یک قلم. [ ی َ / ی ِ ق َ ل َ ] ( ص مرکب، ق مرکب ) نوشته هایی که به یک قلم و به یک شیوه نوشته شده باشد. ( ناظم الاطباء ) . || کنایه از تمام و مجموع. ( از آنندراج ) . همه. بالکل. ( غیاث ) . همگی. جملگی. تماماً. ( ناظم الاطباء ) :
...
[مشاهده متن کامل]

بس که فکرم یک قلم گردید صرف نوخطان
نامه ٔعصیان من چون مشق طفلان شد سیاه.
محمد سعید اشرف ( از آنندراج ) .
عالم به یک قلم شده در چشم من سیاه
تا زیر مشق خط شده روی چو ماه تو.
ملامفید بلخی ( از آنندراج ) .
خطش گرفته صفحه ٔ رو را به یک قلم
یارب کسی مباد به روز سیاه من.
ملامفید بلخی ( از آنندراج ) .
الهی پرتو از نور یقین ده شمع جانم را
بشوی از حرف باطل یک قلم لوح بیانم را.
مخلص کاشی ( از آنندراج ) .
|| یک جا. یک بار. یک باره. در میان بازاریان مصطلح است ، گویند: فلانی یک قلم صدهزار تومان جنس خرید.
یک قلمه. [ ی َ / ی ِ ق َ ل َ م َ / م ِ ] ( ص نسبی، اِ مرکب ) کل. تمام. مجموع. همه. ( یادداشت مؤلف ) : قاضی از عالم رفته مولانا ضیاءالدین قاضی یک قلمه ٔ کرمان شده. ( مزارات کرمان ص 22 ) . و رجوع به یک قلم شود.

fundamentally
بغیر از ابدا و هرگز معنی براستی هم می دهدمثال، از داور سوال می شود که خوب بود می گوید کیف کردم اصلا.
در مورد [کیف کردم اصلا] یا همان [اصلا، کیف کردم ] شاید بتوان گفت که وقتی فرد از او سوال می کند که خوب بود ابتدا جواب می دهد اصلا اما با اوردن ادامه ی ان که می گوید کیف کردم به مخاطب می رساند که حق ان بالاتر از خوب بودن هست و به یک نحوی نه گفتن ( با اصلا ) برای تایید و تاکید روی پذیرش آن است.
...
[مشاهده متن کامل]

scarcely
یه جمله درمورد اصلا"

ابداً، به هیچ عنوان، هرگز، هیچوقت
به هیچ وجه

هیچ موقع ، هیچوقت، هیچگاه ،
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس