اصغر

/~asqar/

    least
    smaller
    minor

مترادف ها

minor (صفت)
کوچکتر، خرد، خردسال، محزون، پایین رتبه، صغیر، اصغر، کمتر، صغری، کماد

junior (صفت)
کم، تازه تر، صغیر، اصغر، زودتر

lesser (صفت)
کوچکتر، صغیر، اصغر، کمتر

less (صفت)
کوچکتر، اصغر، کمتر، پست تر

پیشنهاد کاربران

اصغر به معنی: کوچک، کوچک تر، کمتر
ژاصغ:دشمن حدیث و سخن چین بزرگ است
کوچکتر
کوچک
کمتر

اصغر:درمنطق ، موضوع قضیه مطلوب ( مجهول ) وموضوع قضیه نتیجه را �اصغر� گویند. فرقی ندارد
به موضوع نتیجه اصغر میگویند.

بپرس