اصابت

/~esAbat/

    impact
    hitting
    falling

فارسی به انگلیسی

اصابت به هدف
ringer

اصابت کردن
hit, impinge, strike

مترادف ها

impact (اسم)
ضربه، اصابت، ضربت، ضرب، تماس، اثر شدید

strike (اسم)
ضربه، اصابت، برخورد، ضربت، ضرب، اعتصاب

access (اسم)
دسترسی، دسترس، دست یابی، راه، راه دسترس، مدخل، اجازه دخول، تقریب، وسیله حصول، بروز مرض، اصابت، دسترسی یا مجال مقاربت، تقرب به خدا، حمله

hit (اسم)
اصابت، تصادف، موفقیت، ضربت، ضرب، نمایش یا فیلم پر مشتری

onset (اسم)
اصابت، حمله، شروع، تاخت و تاز، وهله، هجوم

پیشنهاد کاربران

اصابت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
گاناس ( گیلکی: ganas )
کلمه مصیبت به معنای واقعه و حادثه ای است که به انسان یا هر چیز اصابت کند و از اصابه تیر به هدف منشا گرفته است که هم شامل اصابه رویدادهای خیر می شود و هم اصابه رویدادهای شر که البته بیشتر برای شر استفاده می شود.
ریشه ی مصیبت واصابت ویه

بپرس