اشکال

/~aSkAl/

    complication
    difficulty
    doubt
    embarrassment
    hitch
    knot
    matter
    rub
    severity
    trouble
    bind

فارسی به انگلیسی

اشکال ایجاد کردن
embarrass, hinder

اشکال تراشی
creating difficulties, making difficulties, creating or making

اشکال تراشیدن
to make difficulties, to obstruct

اشکال در متقاعد کردن دیگران
credibility gap

اشکال مالی
embarrassment

مترادف ها

hardness (اسم)
شدت، سختی، اشکال، سفتی، دشواری

difficulty (اسم)
سختی، مشقت، محظور، اشکال، عقده، مشکل، مضیقه، دشواری، زحمت، گرفتگیری، مخمصه

worriment (اسم)
پریشانی، غم زدگی، ناراحتی، اضطراب، اشکال

burble (اسم)
بی نظمی، جوش، اشکال، صدای قل قل، قل قل، جوش صورت

impediment (اسم)
مانع، محظور، اشکال، گیر، رادع

bug (اسم)
احمق، ساس، سرخک، اشکال، حشره، گیر، جوجو

handicap (اسم)
مانع، نقص، اشکال، اوانس، امتیاز به طرف ضعیف در بازی

drawback (اسم)
مانع، علت، اشکال، زیان، بی فایدگی

disadvantage (اسم)
اشکال، زیان، ضرر، وضع نامساعد، بی فایدگی

node (اسم)
ورم، اشکال، بر امدگی، گره، دشواری، غده

traverse (اسم)
اشکال، مسیر، عبور جاده، حجاب حاجز، درب تاشو، مانع حائل

spinosity (اسم)
اشکال، دشواری، خارداری، سیخ داری، وضعیت غامض، چیز نوک تیز

nodus (اسم)
گرفتاری، اشکال، گره

پیشنهاد کاربران

واژه اشکال
معادل ابجد 352
تعداد حروف 5
تلفظ 'eškāl
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از عربی: شکال] [قدیمی]
مختصات ( ~. ) ( اِ. )
آواشناسی 'aSkAl
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
ارمنی: "սխալ "mistake, error
سنسکریت: "स्खलति "to stumble
نیاهندواروپایی: "skʰal "to stumble*
اِشکال
در پارسی میانه ( ساسانی ) :دوشواری ، انآسانی ، اَخِواری
امروزه :دُشواری ، ناآسانی ، اَخِواری ( ناخِواری )
می توان دشواری و ناسانی را بکاربرد.
خطا
آیا می دانید کلمه اشکال :مفردش را بنویسید
اشکال

اشکال: این کلمه عربی است و بنابراین با ک نوشته می شود و نه "گ". گاهی آن را به صورت اشگال می نویسند و تلفظ می کنند و غلط است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۸. )
اشکال خود واژه ای ایرانی است
اشکال =اش ( پافشاری، بسیاری، زیادی ) کال ( نارس، نپخته، نارسا، ناکامل )
در کل به چم بسیار ناکامل و کاستیمند است
اشکال :واژه آریایی اشکال به معنای ایراد از واژه سنسکریت skhalita स्खलित به معنای اشتباه ( انگلیسی mistake ) ستانده شده همانطور که در ارمنستان به شکل سخال սխալ sχɑl و در همین معنا به کار میرود. بدینسان روشن می شود که واژه اشکال ( ایراد ) با لغت عربی اشکال دشواری - مشکل شدن ) همریشه نیست.
مشکل ها، سختی ها، دشواری ها

شکل ها ، چهره ها
اشکال :واژه آریایی اشکال به معنای ایراد از واژه سنسکریت skhalita स्खलित به معنای اشتباه ( انگلیسی mistake ) ستانده شده همانطور که در ارمنستان به شکل سخال սխալ sχɑl و در همین معنا به کار میرود. بدینسان روشن می شود که واژه اشکال ( ایراد ) با لغت عربی اشکال دشواری - مشکل شدن ) همریشه نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/

Drawback
Downside
عیوب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس