out (صفت)
خارج، خارجی، اشکار، بیرونی، حذف شده، افشاء شده
clear (صفت)
صریح، معلوم، ظاهر، اشکار، پیدا، باصفا، طاهر، صاف، زلال، واضح، شفاف، بارز، جلی، سلیس، روان، ساطع
explicit (صفت)
صریح، روشن، اشکار، صاف، واضح
plain (صفت)
ساده، اشکار، پهن، صاف، واضح، عادی، سر راست، برابر، هموار، بد قیافه، رک و ساده
apparent (صفت)
معلوم، ظاهر، مسلم، اشکار، پیدا، واری مسلم
open (صفت)
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه
bare (صفت)
ساده، اشکار، عریان، لخت، عاری
signal (صفت)
اشکار
open-and-shut (صفت)
ساده، کاملا، اشکار، واضح، خیلی سهل
manifest (صفت)
ظاهر، اشکار، بارز، ساطع، فاش
obvious (صفت)
ظاهر، اشکار، بدیهی، مشهود، واضح، مفهوم، هویدا، فاش، علنی، مریی
flagrant (صفت)
زشت، اشکار، انگشت نما، وقیح، برملا
evident (صفت)
ظاهر، اشکار، پیدا، بدیهی، مشهود، سلیس، ساطع، مفهوم
patent (صفت)
ظاهر، اشکار، امتیازی، ازاد، دارای حق امتیاز، گشاده، بوسیله حق امتیاز محفوظ مانده
crying (صفت)
اشکار، خروشان، گریان، مبرم، جار زننده
public (صفت)
اشکار، اجتماعی، عمومی، همگانی، همگان، ملی
conspicuous (صفت)
ظاهر، اشکار، انگشت نما، پدیدار، توی چشم خور
overt (صفت)
معلوم، اشکار، واضح، عمومی، فاش، نپوشیده
palpable (صفت)
اشکار، واضح، قابل لمس، پرماسیدنی، حس کردنی، پر ماس پذیر
self-explaining (صفت)
اشکار، بدیهی، واضح، واضح فی نفسه، بی نیاز از توصیف
self-explanatory (صفت)
اشکار، بدیهی، واضح، واضح فی نفسه، بی نیاز از توصیف
semblable (صفت)
مشابه، شبیه، اشکار
transpicuous (صفت)
روشن، اشکار، واضح، شفاف، فرا اشکار