اشنایی

/~ASnAyi/

    acquaintance
    familiarization
    orientation

فارسی به انگلیسی

اشنایی با واسطه
blind date

اشنایی پیدا کردن
acquaint

اشنایی دادن
acknowledge

اشنایی کامل
intimacy

اشنایی کم
nodding acquaintance

مترادف ها

acquaintance (اسم)
اشنایی، اگاهی، اشنا

familiarity (اسم)
اشنایی، خودمانی، انس

orientation (اسم)
اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور

friendship (اسم)
اشنایی، محبت، مودت، رفاقت، خصوصیات، دوستی، تولی، مراوده

پیشنهاد کاربران

بپرس