اشفته شدنfret, madden, shake, troubleاشفته کردنderange, disarray, discompose, disturb, embroil, madden, mess, muddle, shake, tangle, tear, trouble, unbalance, unsettle, vexاشفته کردن گیسوtousle
upset (صفت)اشفته، نژند، ناراحتdisturbed (صفت)مضطرب، اشفته، مختل، پریشان، مختل شده، ناراحت، پریشان حالdisordered (صفت)بی نظم، بی ترتیب، اشفته، نا مرتب، نامنظم، مختل شدهberserk (صفت)از جا در رفته، شوریده، اشفتهmessy (صفت)کثیف، اشفته، شلوغ، بهم خورده، شلوغ کارdisheveled (صفت)ژولیده، اشفته، پریشان، نا مرتبfrenzied (صفت)از جا در رفته، شوریده، اشفته، عصبانی، دیوانه وار، اتشیfrenetic (صفت)دیوانه، شوریده، اشفته، عصبانی، اتشیphrenetic (صفت)دیوانه، شوریده، اشفتهturbulent (صفت)سرکش، اشفته، یاغی، گردن کشgarbled (صفت)اشفته، درهمfrantic (صفت)اشفته، عصبانی، از کوره در رفته، بی عقل، اتشیvexatious (صفت)مضطرب، اشفته، دل ازار، رنجش امیزtumultuary (صفت)اشفته، پر اشوب
سراسیمهنابسامانآسیمەژول ، ژولیدهآش شولی. آشی هست که مخصوص یزدیها هست.آش دوست داری نه؟ چرا خودتون رو مسخره میکنید هر واژه ای که آش داشته باشه ترکیه دیگه چه چرت و پرتیه میخوای همشون رو بدهم بدزدی نه؟قاراش میشهر کلمه ای . . . . داشته باشه چی؟کسی که ناآرامی می کندپراکنده خیلی راحته من دیدم و گفتمپراکندهآاشفتهنامجموعمضطرب الاحوالپراکنده ٬شوریده و . . .پریشان . ناراحت. غمگین. اشتباهپریشان شدنپریشان شدنآشفته. آشفت. هر کلمه ایی آش داشته باشد. تورکی است. مثل آشتاب. آشپز. آشدان. آشخانا. آشور ( آشیر ) . آشوب ( آشیب داشیب ) . یولداش. بکتاش. آشتیانی ( دیگ آش ) . باشتیانی ( دیگ بزرگتر ازهمه ) . داشتیانی ( دیگ سنگی ) . قارین داش. آداش )chaoticشوریده، سردرگمغمگین ناراحت به هم ریختهپریشانخرابسر در گممشوشاسیمهژولمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)+ عکس و لینک