اشغال کردن


    engage
    occupy
    overrun
    populate
    to occupy

مترادف ها

indwell (فعل)
ساکن شدن، اشغال کردن، جا گرفتن، جایگیر شدن

occupy (فعل)
سرگرم کردن، مشغول کردن، اشغال کردن، تصرف کردن

engross (فعل)
جلب کردن، اشغال کردن، درشت نوشتن، احتکار کردن

پیشنهاد کاربران

چپیدن
پر کردن
take up
Annex
به اشغال درآوردن
به تصرف خود درآوردن
شهر یا خانه ای را تصرف کردن
تصرف

بپرس