اشتیاق داشتن


    hunger
    thirst

مترادف ها

thirst (فعل)
اشتیاق داشتن، تشنه بودن، ارزومند بودن

long (فعل)
اشتیاق داشتن، مناسب بودن، میل داشتن، ارزوی چیزی را داشتن

hunger (فعل)
اشتیاق داشتن، گرسنگی دادن، گرسنه کردن، گرسنه شدن

aspire (فعل)
ارزو داشتن، ارزو کردن، اشتیاق داشتن، هوش داشتن، بلند پروازی کردن، استنشاق کردن

yearn (فعل)
ارزو کردن، اشتیاق داشتن، مشتاق بودن

crave (فعل)
ارزو کردن، اشتیاق داشتن

hanker (فعل)
اشتیاق داشتن، ارزومند چیزی بودن، مردد ودودل بودن

پیشنهاد کاربران

بپرس