اشتراک

/~eSterAk/

    participation
    partnership
    subscription
    communion
    commonality

فارسی به انگلیسی

اشتراک روزنامه
subscription

اشتراک سازی
collectivization

اشتراک مساعی
synergy, cooperation

مترادف ها

meet (اسم)
تقاطع، جلسه، نشست، نشستگاه، اشتراک

sharing (اسم)
تسهیم، اشتراک

unity (اسم)
پیوستگی، شرکت، یگانگی، واحد، اشتراک، شماره یک، وحدت

subscription (اسم)
اشتراک، تعهد پرداخت، ابونمان، پول اعانه، وجه اشتراک مجله

پیشنهاد کاربران

اشتراک: همتای پارسی این واژه عربی، این است:
همباگیت hambāgit ( پهلوی: hambāgih )
همگانی
پیشنهاد واژه های "همسانی، یکسانی، هَمرویی"
دو واژه نخست که آشکار هستند. ولی واژه سوم از دو بخش "هَم" نشان دهنده "یکسان بودن، برابر بودن" می باشد و "رو" نیز برابر "بخش، قسمت، وجه" می باشد.
پس در فرجام ( =نتیجه ) "هَمرویی" برابر "بخشی که یکسان است، قسمتی که یکسان است، وجه ای که یکسان است" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

بدرود!

همانندی
معادل اشتراکات در زبان لری �چییک�میشه
در زبان لری معادل اشتراک �چییک�میشه .
واژه های پارسی:
اشتراک:
*هَم بَهری، هَم بَهرِگی، هم داشت، هَم داری
مشترَک ( moštarak ) :
*هم داشت، هم داشته
مشترِک ( moštarek ) :
*‏ هم دار، هَم بَهر، خریدار، هم وَند
...
[مشاهده متن کامل]

شریک:
*‏هم دست، هم وند، هم سود، هم بَهر، هم دار
مشترک المنافع:
*‏هم سود
کمونیسم:
*هم داشت گرایی
کمونیست:
*هم داشت گرا
نمونه:
من و تو اشتراکات ( مشترَکات ) بسیاری داریم:
*من و تو هم داشت های بسیاری داریم.
من مشترِک این روزنامه هستم:
*من هم دارِ/هم وندِ این روزنامه هستم.

همسودی، همگرایی، همپوشانی، همبهرگی، همسویی،
اشتراک = همندر
شریک = همباز
شراکتی = همبازی
شرکت = بازیار ( باز و بیز ( بیزینس ) از بازار و بیزی و بازی همه همریشه همند ) => بازیار = یاری گری به اشتغال یا همان شرکت
مشارکت = همیاری
با مشارکت ( همیاری ) اهالی برزن
میشه بگید متضادش چی میشه؟متضاد کلمه اشتراک
اورتاک و اورتا و تاش ( داش ) در تورکی معادل مشترک هستندو و اشتراک
همچنین آوچار ( افشار ) هست و یا یولداش
اشتراک هم در تورکی=== پایلاشماق
هم رسانی
شرکت کردن= هَنبازیدن یا انبازیدن
شراکت = هَنبازی
شریک: هَنباز
اشتراک=هَنبازِش
شرکت پذیری = هَنبازش پذیری
کمپانی یا شرکت = هَنبازگاه
بادرود به پارسی دوستان
هم بهری ( کزازی ) و هم بهرگی
همچانکه واژگان هم سفرگی، هم خوابگی و . . . هم از ایندست هستند.
آبونمان
مثلاً از فیسبوک ب توییتر ارسال کردن رو اشتراک گذاری می گویند
هم گذاری، هم گذاشت، هم داری، هم داشت
مشترک = هم دار

در پهلوی " همی ، همباگی " برابر کتاب فرهنگ برابرهای پارسی واژه های بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
همباگیک = اشتراکی
همباگی دانستارها = اشتراک اطلاعات
همباگیدن = به اشتراک گذاشتن
همداشت ( در ریاضی : اشتراک ( دو مجموعه ) = همداشت )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس