اسکواش

/~oskovAS/

    squash

مترادف ها

squash (اسم)
کدو، شربت نارنج، اسکواش، کدو مسما، کدوی رشتی، افشره نارنج

پیشنهاد کاربران

squash = کوبان ( واژه مصوب )
ورزشی که در آن دو یا چهار بازیکن در چهاردیواری زمین مخصوص این ورزش بازی می کنند و به ترتیب توپ لاستیکی را با دستاک به دیوار می کوبند به نحوی که در بازگشت توپ، حریف نتواند ضربه مناسب و مؤثری به آن بزند
...
[مشاهده متن کامل]

[ورزش]
squash tennis, tennis squash = تنیس کوبانی ( واژه مصوب )
ورزشی مانند کوبان که در آن دو بازیکن با دستاک های بزرگ تر از دستاک کوبان به توپ ضربه می زنند
[ورزش]

توپ دیوار
اسکواش ( Squash ) [اصطلاح کشتی کج]: وقتی سوپراستاری در یک مسابقه حریف خودش رو به شدت میزند در اصطلاح اسکواش می گویند. هدف از اینکار بزرگ کردن یک سوپراستار هست. برای مثال شیمس با بدو ورود خودش افرادی که
...
[مشاهده متن کامل]
سالها در این کمپانی سابقه داشتند رو به راحتی برد او حتی از سد افراد سنگین وزنی چون مارک هنری نیز به راحتی گذشت.

بپرس